توحید الهی

معنی کلمه توحید الهی در لغت نامه دهخدا

توحید الهی. [ ت َ / تُو دِ اِ لا ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آنست که حق تعالی از ازل آزال به نعت خود نه به توحید دیگری همیشه به وحدت و وحدانیت و نعت فردانیت موصوف بوده و تا ابد هست. ( از فرهنگ علوم عقلی ). رجوع به توحید و دیگر ترکیبهای آن شود.

معنی کلمه توحید الهی در فرهنگ فارسی

آنست که حق تعالی از ازل آزال به نعت خود نه به توحید دیگری همیشه به وحدت و وحدانیت و نعمت فردانیت موصوف بوده و تا ابد هست .

جملاتی از کاربرد کلمه توحید الهی

راجا بیربل یا راجه بیربل از مشاوران اکبر کبیر و یکی از اعضای نورتن بود. نام اصلی او مهیش داس تها بوده و پیش از آن که به خدمت اکبر درآید، یک برهمن هندو بود. بیربل پس از تأسیس توحید الهی توسط اکبر، به پیروان این آیین پیوست و تنها پیرو آن بود، که پیشتر هندوئیست بوده.
اکبرشاه برای حل این مشکل یکی از بزرگ‌ترین اقدامات دوران حکومتش را انجام داد و آیین جدیدی ابداع کرد که به «توحید الهی» مشهور شد و محتوای آن با دیگر اندیشه‌هایش مانند تأسیس عبادت‌خانه، آزادی بیان و عقیده و ترویج فلسفهٔ صلح کل هماهنگی کامل داشت. به‌گفتهٔ ابوالفضل علامی، اکبرشاه همواره مایل بود کارهای سیاسی، اجتماعی و حکومتی را از سلطهٔ روحانیان بیرون آورد ولی تا زمانی که رهبری دینی جامعهٔ اسلامی برایش مسلم نشده بود، این قصد را پنهان نگه می‌داشت. او از حدود سال ۱۵۶۰ میلادی، ابداع آیین توحید الهی را آغاز کرده بود.
توحید الهی یا دین الهی نام آیینی بود که اکبر کبیر، پادشاه گورکانیان در هندوستان، با توجه به علاقه‌اش به ادیان و عقاید به صورت دینی تلفیقی و جدید در حدود ۱۵۶۰ میلادی ابداع کرد. این آیین آمیزه‌ای از ادیان اسلام، هندوئیسم، مسیحیت، جینیسم و مزدیسنا به‌شمار می‌رفت.
اکبرشاه در راستای مفاهیم «صلح کل» و «عبادت‌خانه» که پیش‌تر مطرح کرده بود و با توجه به گذشت هزار سال از بعثت محمد، خود را مصلح دین اسلام و «هزاره» معرفی کرد و «توحید الهی» را مذهب خود دانست. توحید الهی احتمالاً در اثر اشتباه مترجمان انگلیسی‌زبان در دوره‌های بعدی، با نام «دین الهی» شناخته شد. اکبرشاه پس از ارائهٔ دین الهی، گاه‌شمار رسمی امپراتوری را نیز به «تقویم الهی» تغییر داد که همانند تقویم خورشیدی است که مبدأ آن از آغاز دین الهی است. نشر این آیین توسط اکبرشاه مخالفت‌های بسیاری در میان علمای مسلمان اهل سنت به‌وجود آورد و عده‌ای از روحانیان او را به کفر و بدعت متهم کردند.