التزام دادن

معنی کلمه التزام دادن در لغت نامه دهخدا

التزام دادن. [ اِ ت ِ دَ] ( مص مرکب ) التزام سپردن. آنکه کسی قراری گذارد که خود را ملزم سازد. خواه با وثیقه و خواه بدون آن.

معنی کلمه التزام دادن در فرهنگ فارسی

التزام سپردن . آنکه کسی قراری گذارد که خود را ملزم سازد .

جملاتی از کاربرد کلمه التزام دادن

ترس از تعهد یا گاموفوبیا نوعی ترس غیرواقعی از پیمان بستن، تعهد دادن و پذیرا شدن التزام برای باقی ماندن در یک ارتباط ثابت و صادقانه در کنار یک شخص دیگر برای همیشه است. گاموفوبیا اصطلاحی است که برای توصیف ترس‌های غیرعادی از تعهد و ازدواج به کار می‌رود.
او همچنین تأکید کرد: «شبیه نظام جمهوری اسلامی در جهان وجود ندارد، به همین نسبت حفظ و حراست از آن هم کار دشواری است.» موسوی گفت: «شعارهای ما در طول انتخابات در چارچوب قانون اساسی و اصولی که مردم باور دارند انتخاب شد، امروز هم به همان شعارها پایبند هستیم و یقین داریم اگر با خواست مردم منصفانه برخورد می‌شد و دستگاه‌های تبلیغی به جای پیوند دادن حرکت‌های خودجوش مردم به بیگانگان و وارونه نشان دادن حقایق سعی در اقناع افکار عمومی با نقد منصفانه و التزام به راستگویی می‌کردند به نفع نظام بود و روح بدبینی وبی‌اعتمادی به جامعه دمیده نمی‌شد.»
الزام ((اِ) [ع .] (مص م)۱ - وادار کردن، به عهده کسی قرار دادن .۲ - لازم گردانیدن، واجب کردن.) (به انگلیسی: Obligation) (به فرانسوی: Obligation) (به لاتین: Obligatio). الزام در حقوق: الزام یک رابطه حقوقی است که به موجب آن انجام عملی یا عدم انجام عملی، بر کسی، نسبت به دیگری واجب می‌گردد. به موجب این علاقه حقوقی که فی‌مابین برقرار می‌شود، شخص اول دائن و شخص دوم مدیون نامیده می‌شود. این ارتباط، اگر از جهت دائن لحاظ شود، الزام نامیده می‌شود زیرا حق دائن است که مدیون را ملزم کند که دین خود را اداء کند. اما اگر از جهت مدیون لحاظ شود، التزام نامیده می‌شود، زیرا شخص مدیون بر خود واجب می‌داند که دین خود را اداء کند. پس دائن، ملزم، مدیون ملتزم، و دین ملزوم است. اما بیشتر حقوق‌دانان، فقط از ناحیه شخص مدیون، این نسبت را مورد توجه قرار می‌دهند، زیرا در نظر آنان شخص مدیون پذیرای الزام است، نه فقط پذیرا، بلکه موظف به اجرا و ادای دین، در صورت استحقاق، است.
بر پایهٔ گزارشی در دویچه وله فارسی، خمینی، روی پوشاک ساده برای زنان تأکید داشته است. او در ۱۹۷۹ به یک خبرنگار ایتالیایی اعلام کرد که «زنانی که در انقلاب سهم داشتند، زنانی بودند و هستند که لباس‌های ساده می‌پوشند.» و افزود: «این زنان عشوه‌گر که صورت خود را آرایش می‌کنند و موها، گردن و بدن خود را در خیابان نمایش می‌دهند، در برابر شاه مبارزه نکرده‌اند. آنها هیچ کار خیراندیشانه‌ای انجام نداده‌اند. آنها نمی‌دانند که چگونه بتوانند برای جامعه، یا در عرصه‌های سیاسی و شغلی مفید واقع شوند. دلیل آن اینست که با نمایش دادن خود، مردم را ناراحت و منحرف می‌سازند». کم‌کم، چادر در ایران به یک نماد روش زندگی کاملاً ضد غربی تبدیل شد. خمینی در بهار ۱۹۷۹، دربارهٔ چادرپوشی زنان تأکید کرد. در سال ۱۹۸۳ نیز پارلمان جدید ایران تصمیم گرفت که زنان ایرانی که در جاهای همگانی موهایشان پوشانده نیست را با ۷۴ ضربه شلاق به مجازات برساند. از سال ۱۹۹۵ به بعد نیز چنین امکانی وجود داشته است که زنان بی‌حجاب تا ۶۰ روز زندانی شوند. حجاب اجباری در ایران، بخشی از تلاش برای ساخت یک نظم کاملاً ضد غربی دانسته شده است. در سوی دیگر، حجت‌الاسلام علی ذوعلم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به خبرگزاری تسنیم گفت که «در واقع چادر الگوی اسلامی ایرانی برای حجاب بوده و نماد ملی زن‌های ایرانی برای دین‌داری و التزام به حجاب است» و افزود «بیشترین مدافع پوشش چادر در جامعهٔ ما خود خانم‌ها هستند».
در فقه اسلامی التزام (لازم بودن، نوعی اجبار) به پرداخت عوضی معلوم (به زبان ساده “بدهی”) در ازای انجام دادن کاری را جعاله (اصطلاحی حقوقی) می‌گویند. جعاله، عنوان بابی مستقل در فقه است که از احکام آن در این باب به تفصیل سخن گفته‌اند.