ظلمت اباد
معنی کلمه ظلمت اباد در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه ظلمت اباد
بعشق اندرین ظلمت آباد کون ببین ره که عشق است مصباح نور
روشنان هم ظلمت آباد شعور هستیاند نیست تا خورشید جز پای چراغ خویشتن
وجودت ظلمت آباد جهانست ولکین آفتاب عین جانست
ظلمت آباد دلم گشت چنان نورانی کآفتاب فلکی خود بشد از یاد مرا
روز و شب در نور ارشادش همی رو ره را تا قدم از ظلمت آباد دل بیرون نهی
ای شاهبازکبریا زین ظلمت آباد هوا برکش مرا سوی علا تا باز بینم آن لقا
نور جان در ظلمت آباد بدن چون چراغ زیر دامان رفت، حیف
چراغ حیرتم چون لاله در دست است معذورم رهی گم کردهام در ظلمت آباد سویدایی
جمله ذرات را از ظلمت آباد عدم رش نورش آورد بی شک به صحرای وجود
((آگاه باشيد كه اهل بيت پيامبر صلّى اللّه عليه و آله همانند ستارگان آسمانند، وقتىيك ستاره غروب كند، ستاره ديگرى طلوع خواهد كرد (تا با نور خودش گم گشتگان شب تاريك و ظلمانى را راهنمايى نمايد، پس اگر ازاهل بيت هم يكى از دنيا رحلت نمايد، ديگرى جاى او را پر مى كند تا با ارشاد و هدايت خود، گم گشتگان ظلمت آباد ضلالت را به شاهراه هدايت و سعادت ، رهنمون باشد)).
اگر نه در جهان سرچشمه ی حیوان بود معنی چرا در ظلمت آباد رقم، پنهان بود معنی؟