معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 334
- بیابان نوردی
- بیابانیان
- بیاتان
- بیاح
- بیادق
- بیافتن
- جنزرود
- خریص
- خورد و مورد
- خیوقی
- درون رویه
- صف سر
- صف شکنی
- صف نشین
- صف گرفته
- صفائی
- صفات واجب
- زیبا نگار
- زیبارخ
- حاجی بکتاش ولی
- زیبال
- زیبقی
- بیزاره
- زیبی
- زیتون پرورده
- پیانو زن
- مردم خصال
- مردم خواهی
- مردم طبع
- مرده شور خانه
- مرده شوی خانه
- مرده فروش
- مرده کردن
- ضرب گیر
- التائی
- التامورا
- التجا بردن
- التزام دادن
- التزام کردن
- خواهر بزرگ
- اغل
- خواهر مادر
- افات
- افاخم
- خواهر مرده
- افتر
- خواهر پدر
- خواهر گیر
- خواهرخواندگی
- خواهش الهی
- اتست
- خواهه
- خواکند
- خوای
- شارل فربه
- اتشه
- شارل فلیکس
- شارلاتانی
- شارلو
- شارلوت الیزابت
- شارمت
- شاروق
- شارویه
- اتعاب
- شارپانتیه
- سندان دلی
- سنور دژ
- برعیس
- گوستاو لوبون
- سنگ اخر
- گوسفند دزد
- گوسفند میری
- گوسپند کشان
- سنگ بر شیشه اف
- قوام الدین ابوا
- قوام الدین شیرا
- قوامی رازی
- قوامی مطرزی
- شله پز
- شهوت الود
- شم غازان
- جزئی فروش
- شلوغ پلوغ
- جزائر دریاهای خ
- جزایر بنی مرغنای
- عید گه
- عیدا
- جزایر خانه
- عیدان
- عیده
- عیدوار
- عیدین
- اجودان باشی
- اجون
- اجی بی
- عیس
- عیسائی
- لارشفوکو
- جدول مسطر
- لاریج
- حرکت قوسی
- حرکت قطعی
- حرکت فلکی
- حرکت علی التوال
- لاشتر
- لاع
- تهی پائی
- تهی پای
- تهی پشت
- تهی چشم
- تهی کیسه
- تهیاء
- تهیل
- توائب
- توائی
- ام نعامه
- ام نهشل
- باقر علی خان
- باقراباد میان رود
- باقی اباد
- علی شهریاری
- علی صاحب الزنج
- علی طاووس الحرم
- علی طوری
- علی علی ابادی
- شعرای شامی
- شعرخوانی
- خاصیت دار
- شعرگویی
- شعری یمن
- شعشاع
- خاطرخواه شدن
- شعشعی
- شعله افشان
- حواجب
- حوادث زده
- ام الخیار
- تلقط
- تلقیم
- تلل
- تلم
- تلمادره
- تلمیع
- زیرپا کردن
- فرونتو
- فریدون عکاشه
- فریزهند
- فریغونیان
- فزر
- فریوک
- فریمون
- عنقا شدن
- عنقائی
- عنقاش
- ارمینوس
- ارمینی
- ارن تس
- ارناوود
- ارنست اگوست
- ارنوبیوس
- ارنون
- مقطه
- مقطوع روزی
- مقطوعه
- مقلته
- ملاقاسم
- گنجیان چم
- گنجینه ساختن
- گندم دزدی
- جان پروردن
- جان پری
- گندم رنگ
- گندم ریز
- گنه اندوختن
- گنه بخشا
- عشق افرین
- عشق امیز
- عشق داشتن
- عشق ظاهری
- عشوه ائین
- عشوه خوردن
- جانفزایی
- جانفرسای
- واژون بخت
- جان گویا
- جان گزایی
- جان گرانی
- فاماس
- جان کشیدن
- اریستون
- اریفی
- اریماسپ
- زیادت شدن
- زیاده سری
- زیاده کردن
- زاج سبز
- دفتری شدن
- دفتری کردن
- دفع انداختن
- دفعه خشک