خورد و مورد

معنی کلمه خورد و مورد در لغت نامه دهخدا

خورد و مورد. [ خوَرْ / خُرْ دُ مُرْدْ ] ( اِ مرکب ، از اتباع ) ریزه پاش که چیزهای کوچک باشد. ( لغت محلی شوشتر نسخه خطی ). خرد و مرد.

جملاتی از کاربرد کلمه خورد و مورد

لذا جندی شاپور و شوشتر به تصرف نیروهای مسلمان درآمد. دزفول که در آن زمان شامل قلعه و ساختمان‌های اطراف آن بوده‌است، نیز زیر نظر حاکم جدید یعنی حکام اموی و سپس عباسی که به شوشتر و جندی شاپور گماشته می‌شدند قرار گرفت. تقریباً تا ۲ قرن هر حاکمی که می‌آمد بر دزفول تسلط داشت و سراسر خوزستان به تصرف اعراب درآمده بود. در اواسط سده دوم هجری، دلاوری به نام یعقوب لیث صفاری که مردی شجاع و نخستین دولتمرد کاردان و با تدبیر بود؛ بدون توجه به عوامل خلافت، علم استقلال برافراشت و نخستین دولت مستقل ایرانی را پایه‌گذاری کرد و خوزستان را نیز به کانون آزادی خواهان ایران تبدیل کرد. محمد واصل در جنگ با یعقوب لیث شکست خورد و مورد تعقیب قرار گرفت و وی بر اموال و ذخائر او دست یافت. بعد از درگذشت یعقوب او را در گندی شاپور به خاک سپردند. برخی احتمال می‌دهند گندی شاپور در ۱۲ کیلومتری جنوب دزفول بوده‌است (ببینید: آرامگاه یعقوب لیث صفاری). فرمان حکومت مناطقی از ایران از جمله خوزستان و دزفول در زیر حاکمیت خاندان صفاری باقی ماند.[نیازمند منبع]