شاروق

معنی کلمه شاروق در لغت نامه دهخدا

شاروق. ( معرب ، اِ ) صاروج. ( اقرب الموارد ). ( المعرب جوالیقی ص 209و 215 ). صاروج است. ( فهرست مخزن الادویه ) . در لسان از ابن سیدة آمده : و آن به فارسی «جاروف » است معرب شده و «صاروج » گفته شده است و چه بسا «شاروق » گفته شود و «صرّجها به » یعنی «طلاها» و چه بسا «شرقه » گویند. ( المعرب جوالیقی چ قاهره ، حاشیه ص 213 ). آهک با خاکستر و مانند آن آمیخته. ( منتهی الارب ). چارو. سارو. ساروج. رجوع به چارو شود.

جملاتی از کاربرد کلمه شاروق

کهن‌ترین مدارک و نمونه‌های در و پنجره در معماری ایران را می‌توان در نقش قلعه‌های مادی در آثار دوره شاروقین یافت. اغلب آن‌ها از چوب ساخته و روی آن‌ها آهنکوب شده‌است. از روزگاران کهن معماران ایرانی تلاش می‌کردند که درگاه‌ها را به صورت مستطیل ساده درآورند، تا باز و بسته شدن در را آسان کنند؛ به همین جهت میان در و روزن بالای آن کلاف چوبی می‌نهادند که علاوه بر استوار کردن بنا نقش چپیله یا به اصطلاح امروز نعل درگاه را بازی می‌کرده و جای در به صورت درگاهی چهارگوش و ساده درمی‌آمده‌است. در معماری پارسی سر درگاه‌ها با یک پاره سنگ یکپارچه پوشیده می‌شد و در سبک پارتی هم در زیر چپیله نالی روی درگاه‌ها کالغپر و شاخک چهار چوب جای می‌گرفته. در بناهای عهد اسلام ایران هم هرجادر و دروازه دیده می‌شود با کلاف چوبی به صورت ساده مستطیل درآمده؛ کهن‌ترین دری که از آغاز اسلام به جای مانده بود در دروازه مهریز یزد بود.