فریزهند

معنی کلمه فریزهند در لغت نامه دهخدا

فریزهند. [ ف َ هََ ] ( اِخ ) از قرای اصفهان جزو میمه. ( از معجم البلدان ). دهی است از دهستان چیمه رو بخش نطنز شهرستان کاشان که دارای 540 تن سکنه است. آب آن از قنات و چشمه سارها. محصولاتش غله ، میوه ، حبوب و گلابی آن معروف است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ). در تداول فریزند گویند.

جملاتی از کاربرد کلمه فریزهند

تلفظ اصلی نام ده بیدهند با فتح‌ها (Bidhand) است ولی بعضی از نا آشنایان با این نام به دلیل هم وزن بودن آن بانام کشور هند آن را با کسر ها(Bidhend) تلفظ می‌کنند و دلیل بر این مدعا اوّل تلفّظ افراد قدیمی و دوم وجود دهی در مجاورت بیدهند و به نام فریزهند است که که هیچگاه در تلفظ مردم خود آن روستا و دیگر سکنهٔ دهات اطراف با کسرها تلفظ نمی‌شود و سوم وجود روستاهایی با همین نام،یکی در گلپایگان و یکی در قم و سومی در قصرشیرین است که همگی با فتح‌ها در تلفظ به کار رفته و نشانگر آن است که پسوند هند (hand)دارای معنی بوده که متأسفانه ما از آن آگاهی نداریم و شاید این اشتباه از آنجا ناشی شود که در گویش روستایی یعنی به زبان تکلّم روستایی به آن وهند(vehend) میگویند.
منطقه‌ای در روستا قرار دارد به نام آب سرخ که آب معدنی قرمز رنگ است و اهالی برای امراض جلدی از آن استفاده می‌کرده‌اند این منطقه در کروند و در انتهای دره‌ای است که با روستاهای یارند،تکیه و فریزهند همسایه است.