معنی کلمات حرف "خ" - صفحه 13
- خلیفه بلاغی
- خرگام
- خرگاه سبز
- خرگاه عشق
- خرگاه فلک
- خرگاه قمر
- خرگاه ماه
- خرگاه مینا
- خرگاه نشین
- خرگاه کیوان
- خرگر
- خود تاب
- خود تراشی
- خود حکم
- خود خوار
- خود خوش
- خود دانی
- خود را باختن
- خود رنگی
- خود رویی
- خود سوار
- خشاشه
- خشبان
- خشبه
- خشبیه
- خشت مالی
- خشت پز
- خشثرپاون
- خشرم
- خشف
- خشمه
- خوریک
- خوز
- خفت شاخ گاوی
- خوارزم نو
- خار کتف
- خار کشیدن
- ختنه کرده
- خط مارپیچ
- خرداد دوم
- خرم دژ
- خط ببریده
- خاموشیدن
- خان اندبیل
- خان تختی
- خان حصار
- خان سهامی
- خان قزی
- خان ولی
- خاندان احمدی
- خاندان باتو
- خاندان برغانی
- خواری دادن
- خواری دیدن
- خواری پسند
- خوازه گر
- خواست اکسیژن زیست شیمیایی
- خواسته های منافقان
- خواستگاری از بیوه
- خواستگاری دختر از پسر
- خواستگاری در ایام عده
- خواستگاه ادیان الهی
- خلد پیکر
- خلدوش
- خلعه دوز
- خلف بانو
- خلف صدق
- خلفای بنی امیه
- خلفای فاطمی
- خلفوا
- خلفیه
- خلق الساعه
- خوار زار
- خوار مایه
- خوار نمودن
- خوار و حقیر
- خوار و خفیف
- خوار و ذلیل
- خوار و زار
- خوار کرده
- خوار کننده
- خیری زرد
- خیز و خفت
- خیزل
- خیزنده
- خیزه
- خیس خورده
- خیسیده
- خیشی
- خیط ابیض
- خیط شعاع
- خرم بهشت
- خرم خرام
- خرم ده
- خرم روز
- خرم شاه
- خرم شدن
- خرم فضا
- خرم نهان
- خرم پشته
- خرم چماز
- خرخشت
- خرد اندیش
- خرد انگشت
- خرد تر
- خرد تیره
- خرد خام
- خرد خرد
- خرد زنخ
- خرد ساله
- خرد سوز
- خوشۀ باز
- خوف از اختلاف
- خوف از امانت پذیری
- خوف از انحراف در وصیت
- خوف از اهل کتاب
- خوف از بی عدالتی
- خوف از جباران
- خوف از خیانت
- خوف از دشمن فریبکار
- خوف از عذاب خدا
- خاره کوه
- خاروار
- خاروان
- خطای پیش بینی
- خطاپوشی
- خارچه
- خارکف
- خار زمانه
- خاطر جمع شدن
- خاطرخواهی
- خاطرداشت
- خافیه
- خال لکه
- خالج
- خالد بن عبدالله قسری
- خالسدون
- خالط
- خط اسمان
- خلیلان
- خلیله
- خم بخم
- خم بوده پشت
- خم خسرو
- خم درخم
- خم روئین
- خم زلف
- خم سنگین
- خم شدن
- خواجه شاهی
- خواجه شمار
- خواجه لنگ
- خواجه وش
- خواجه ولی علیا
- خواجه ٔ روز جزاء
- خواجه ٔ هفت بام
- خاض
- خاضعا
- خاضعان
- خاط
- خاطئه
- خاطر برده
- خاطر خراش
- خاطر داری
- خاطر داشتن
- خاطر سپردن
- خرسند گشتن
- خطابات سنت
- خطابات کتاب
- خوش روی
- خوش رگ
- خوش زندگانی
- خوش زیست
- خوش سابقه
- خوش ساختی
- خوش سخنی
- خوش سفر
- خشک کردن افتابی
- خشک کردن دورانی
- خشک کردن غلتکی
- خشک کردن نقاله ای
- خشک کن افشانه ای
- خشک کن بادی
- خشک کن بسترسیال ناپیوسته
- خشک گردن
- خشکسالی مطلق
- خشکه دار
- خط قاب
- خط قران
- خط لبه
- خط لوزی نشان
- خط متوازن
- خط متوازی
- خط مجال
- خط محیطی
- خط مدیر
- خط مرکز معدل
- خشم انگیز
- خشم خواجه
- خشم خوردن