خیشی

معنی کلمه خیشی در لغت نامه دهخدا

خیشی. [ خ َ ] ( ص نسبی ) منسوب به خیش که نوعی از کتان کلفت می باشد. ( ازانساب سمعانی ). خیش ساز. کرباس باف. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه خیشی در فرهنگ فارسی

منسوب به خیش که نوعی از کتان کلفت می باشد . خیش ساز .

جملاتی از کاربرد کلمه خیشی

در روم باستان، «سولکوس پریمیجنیوس»[ب] آیینی بود مبنی بر این‌که پیش از بنانهادن هر شهر، پیشوایان مذهبی با هدایت خیشی بسته به دو گاو به دور محوطهٔ آن شیاری به شکل دایره رسم می‌کردند و باور بر این بود که این عمل از شهر حفاظت خواهد کرد. در اساطیر رومی نیز رومولوس به دور شهر رم شیاری دایره‌ای می‌کِشد و برادرش رموس را به علت ورود به این دایره می‌کُشد.