معنی کلمات حرف "خ" - صفحه 16
- خوزا
- خل زیت
- خود ازمای
- خدمات تک به زیاد
- خدمات حمایتی خانواده
- خدمات خاص مرکز تلفن
- خدمات خط اصلی
- خدمات خودرو تشریفات
- خدمات دهی درهم
- خدمات ذخیرۀ جای بار
- خدمات ردگیری از طرف مشتری
- خدمات مشترک غایب
- خدمات مشتری رسان
- خواجه نفس
- خون اشامی
- خون امدن
- خون اهن
- خون بالا اوردن
- خون به دل کرد
- خون الودگی
- خون به دهان ا
- خون بینی شدن
- خائن طبع
- خافضه
- خافظه
- خسبان
- خسبنده
- خط بریده
- خفقان دار
- خندان خندان
- خنده رویی
- خواجه زاده
- خوش خیالی
- خارسرچه
- خارسرتباران
- خاش رود
- خاکپا
- خبرز
- خر و بار
- خنادق
- خراشاد
- خرم روان
- خط بردن
- خشک بید
- خط الموت
- خوش خنده
- خندان شکر
- خوفناکی
- خلاف گفتن
- خومه زار
- خط مصاحف
- خواهر امام
- خشکمرود
- خشکناب
- خشیل
- خشیشار
- خشکین
- خشکی چرخ
- خشکی و تری
- خشکی بخت
- خشکه دول
- خیوس
- خجر
- خجسته بنا
- خجسته خصال
- خجسته رو
- خوصاء
- خجسته روز
- خجسته سرای
- خجسته سروش
- خجسته سفر
- خوض کردن
- خوضهم
- خوف از عذاب
- خوق
- خودشوی
- خودشکن
- خودلان
- خولینه
- خودنوگری
- خوده
- خودور
- خودپالایی
- خودپرور
- خودپسندانه
- خودک
- خارب
- خاربار
- خارتوت
- خارج از حد
- خارج از موضوع
- خارج جمع
- خارج مرکز
- خاردان
- خارزن
- خرابات خانه
- خط لولا
- خط مماس
- خوار و ضعیف
- خون نفاس
- خسرو شاپور
- خسرو پرستان
- خسرو شکار
- خسرو فیروز
- خسرو پرستی
- خسرواباد
- خسروخانی
- خسرود
- خطاب جمع به لفظ تثنیه
- خط جذبی
- خط جریان
- خط جوهری
- خط حد
- خط حصار
- خط خسروی
- خط خطی
- خواری نمودن
- خدا پرستیدن
- خدا پیوست
- خدا گرفتن
- خدا گرفته
- خدا گیر
- خداء
- خداافرید
- خداافرین
- خداداد فرمانفرمائیان
- خداساز
- ختم دعا کردن
- ختمی م اب
- ختن زه ان
- خریان
- خزار
- خزامه
- خشن خانه
- خفرز
- خنگشت
- خوا
- خواب نامه
- خوابنده
- خواجه احمدی
- خواستگاری ساختگی
- خواسه
- خواص انسدادی
- خواص حسی
- خواص ضدلک
- خاطرات دیوان بیگی
- خوابه
- خوش سیرت
- خیر اندیشی
- خیر خواهی
- خوش نفسی
- خوشدره
- خون جگر
- خربغا
- خربل
- خربها
- خرت و پرت
- خرج دادن
- خرج راه
- خرجال
- خرجان
- خط شکست وردایست
- خط شنود
- خبر امدن
- خبر مجرد از قرینه
- خرده الماس
- خرده خرده
- خرده ریزه
- خرده فروشی
- خرده قشلاق
- خوش باش گفتن
- خوش بر سر پا ام
- خوش بینان زیست محیطی
- خوش تخم
- خوش ترکیبی
- خوش حرکت
- خوش خدمتی سیاسی
- خوش خواندن
- خوش خواهش
- خوش دست و پنجگ
- خیره چشمی
- خواب و خورد
- خشاف
- خاییده
- خانلارخان
- خانم انگلیسی
- خانم بازی
- خانم کوچک
- خانه اسماعیل
- خانه انصار
- خانه بردوش
- خانه بن
- خانه بند
- خون شیشه
- خون فشاندن
- خوف مؤمنان
- خوف موسی
- خوف نمازگزاران
- خر وحشی
- خدلج