[ویکی فقه] خوف از اختلاف (قرآن). خدای سبحان برای مواردی که احتمال برود کار زن و شوهر به دشمنی و جدایی بیانجامد دستور داده با هم صلح کنند. تلاش برای جلوگیری از اختلاف خانوادگی، در صورت ترس از وقوع آن، لازم است. «وان خفتم شقاق بینهما فابعثوا حکمـا من اهله وحکمـا من اهلها ان یریدا اصلـحـا یوفق الله بینهما...؛ و اگر از جدایی و شکاف میان آن دو (همسر) بیم داشته باشید، یک داور از خانواده شوهر، و یک داور از خانواده زن انتخاب کنید (تا به کار آنان رسیدگی کنند). اگر این دو داور، تصمیم به اصلاح داشته باشند، خداوند به توافق آنها کمک می کند زیرا خداوند، دانا و آگاه است (و از نیات همه، با خبر است).» ← رفع اختلاف با حکم «وان امراة خافت من بعلها نشوزا او اعراضـا فلا جناح علیهما ان یصلحا بینهما صلحـا والصلح خیر...؛ و اگر زنی، از طغیان و سرکشی یا اعراض شوهرش، بیم داشته باشد، مانعی ندارد با هم صلح کنند (و زن یا مرد، از پاره ای از حقوق خود، بخاطر صلح، صرف نظر نماید.) و صلح، بهتر است اگر چه مردم (طبق غریزه حب ذات، در این گونه موارد) بخل می ورزند. و اگر نیکی کنید و پرهیزگاری پیشه سازید (و بخاطر صلح، گذشت نمایید)، خداوند به آنچه انجام می دهید، آگاه است (و پاداش شایسته به شما خواهد داد).» ← زمان تحقق صلح ۱. ↑ نساء/سوره۴، آیه۳۵. ...
جملاتی از کاربرد کلمه خوف از اختلاف
و گفت: بیشتر چیزی که عارفان از آن بترسند خوف از فوت حق بود.
از امام صادق عليه السلام روايت شده كه فرمود پدرم مى فرمود هيچ بنده مومنى نيست مگراينكه در قلب او دو نور هست نور ترس و خوف از خدا و نور اميد و رجا به خدا اگر اين دونور را با هم بسنجيده هيچ كدام از ديگرى زيادتر نيست .
كسانى كه خوف از خدا داشته ، و او را همواره ناظر براعمال و رفتار خويش بدانند، سعى مى كنند كه هنگام مشاوره حقيقت را بگويند، و روشدرست و راه كار مناسب را به مشورت كننده نشان دهند؛ زيرا يقين دارند كه خداوندمتعال بر اعمال آن ها ناظر است ، و اظهار نظر آن ها نيزمثل كارهاى ديگرشان ثبت شده و در روز قيامت مورد حساب رسى دقيق تر قرار خواهدگرفت . از اين رو در مشورت خيانت نمى كنند. خداوندمتعال به چنين افرادى ، به دليل ايمان قوى آنان ، نورانيتى بخشيده كه افكارشان ازامدادهاى الهى برخوردار است .
پـس گـويـيم كه قلوب اوليا در قبول تجليات اسماء مختلف است ، چنانچه بعضى قلوبعـشـقـى و شـوقـى اسـت ، و حـق تـعـالى در مـثـل آن بـه اسـمـاءجـمـال تـجـلى فرمايد. و آن تجلى هيبت مشوب به شوق آورد، و هيبت خوف از تجلى عظمت وادراك آن اسـت . دل عـاشـق در وقـت مـلاقات مى تپد و وحشتناك و خائف شود، ولى اين خوف ووحشت غير از خوفهاى معمولى است .
O براى پيروزى در آزمايشِ خوف از دشمن ، نياز به توكّل و ياد خداست و براى مبارزه با كمبودها، نياز به صبر است كه در دو آيه قبل (واستعينوا بالصبر والصلوة ) راه را نشان داده است .
O ترس دو نوع است : غريزى و معنوى . جمله ى (لا تَخَف )درباره ى خوف غريزى است ، ولى خوف معنوى كه خوف از مقام الهى است ، در آيات ديگر عنوان شده است .
آنها بايد به مصداق و لا يخافون لومة لائم (مائده - 54) بدون خوف از سرزنشها وجنجالها، فرمان خدا را به كار بندند.
منکر کیفیت خم غدیر و نصب حیدر راستی شرم از رسول و خوف از داور ندارد
اولیا را از این خدا فرمود نیستشان خوف از فنای وجود
بلی چگونه رجاء، افضل از خوف خدا نباشد و حال آنکه آبخور صفت رجاء از دریای رحمت است و آبخور صفت خوف از دریای غضب و کسی که ملاحظه صفات مقتضیه لطف و رحمت را نماید بر او غالب می شود و مقامی از مقام محبت الهی بالاتر نیست.
راه قتلگه میکرد هر قدم نصاری طی ناله رجاء و خوف از جگر زدی چو نی
حديثى از دعائم از جعفر بن محمد نقل شده كه : ((حضرت اجازه داد در مورد شخص ضعيفترسويى به اينكه دارويى را مصرف كند كه در آن خوف از هلاكت نيست )).(275)
کشته عشقم نترسم از امیر هر کی شد کشته چه خوف از خنجرش
صفایی یا تا با من سر صدق و صفا دارد چه باک از کید کیهانم چه خوف از خشم گردونم
در روايت ديگر آمده است : من درباره شما در كفران نعمتها بيشتر از گناهان بيمناكم وبدانيد كه نعمت هايى كه شكر آن نگذاريد زوال آن قطعى است مقصود از جمله اءنااشد عليكم خوفا من النعم (381) يعنى خوف از كفران نعمت .
بعضى ديگر گفته اند كه : مراد از اين اشخاص هر كسى است كه به حشر اعتقاد و اعترافداشته باشد، چه مسلمان و چه اهل كتاب ، و اگر دستور داده ، كه تنها كسانى را انذار كندكه معتقد به حشرند با اينكه وظيفه انذار وظيفهاى است عمومى ، براى اين بوده كه حجتبر چنين كسانى تمامتر است ، زيرا اصل معاد را معترفند. و اين سخن نيز صحيح نيست ،زيرا آيه شريفه آنانرا جز به خوف از حشر وصف نكرده ، و صرف خوف از حشر كافىنيست براى اعتقاد و اعتراف به آن ، زيرا ممكن است آدمى از حشر بترسد، در حاليكه هيچاعتقادى به آن نداشته باشد، بلكه تنها و تنهااحتمال آنرا بدهد. آرى ، احتمال متساوى الطرفين و همچنيناحتمال راجح ، مانند علم ، منشا خوف مى شود.
اشاره به اقسام و مراحل خوف از مقام پروردگار و بيان اينكه مقصود از خائنان در آيه:(و لمن خاف ...) مخلصين است