خرخشت. [ خ َ خ ُ ] ( اِ ) جایی باشد که انگور را در آن ریزند و لگد کنند تا شیره آن برآید. ( از برهان قاطع ) ( آنندراج ).مرحوم دهخدا آن را مصحف چرخشت می دانند : چنان بنیاد ظلم از کشور خویش بفرمان الهی کرد ببخشت که بهر عصر کس بر فرق انگور نیارد زد لگد در هیچ خرخشت.شمس فخری.
جملاتی از کاربرد کلمه خرخشت
آن شیر که او به صید جز شیر نکشت گشت از پس آن خوابگهش چون خرخشت