خشثرپاون

معنی کلمه خشثرپاون در لغت نامه دهخدا

خشثرپاون. [ خ َ ث َ وَ ] ( اِ ) ساتراپ. حاکم. خشترپاوان. رجوع به خشترپوان شود.

جملاتی از کاربرد کلمه خشثرپاون

اسناد موجود ناقص و نامطمئن هستند و مشکل عمده‌ای نیز در تاریخ‌گذاری آن‌ها وجود دارد. بسیاری از اسناد بابلی یا آرامی بر اساس سال‌های سلطنت اردشیر تاریخ‌گذاری شده‌اند، اما به دلیل سلطنت طولانی هر دو اردشیر یکم و دوم، تعیین زمان دقیق دشوار است. تنها بررسی اسامی خاص گاه می‌تواند روشنگر باشد، زیرا نه خط و نه شناخت خطوط قدیمی معیارهای اصلی به‌شمار نمی‌آیند. در مورد کتیبه‌های یونانی و آرامی در آسیای صغیر که تاریخ سلطنت اردشیر را دارند، با آنکه از مهم‌ترین اسناد تاریخی هستند، با مشکلات مشابهی مواجهیم. برای نمونه، کتیبه یونانی ساردیس که از اهدای پیکره‌ای توسط یکی از مقامات بلندپایه خشثرپاون‌نشین حکایت دارد یا کتیبه آرامی در کیلیکیه، که نشان از وجود یک مرکز قدرت هخامنشی در آن منطقه دارد. باید افزود که نویسندگان یونانی گه‌گاه اردشیرها را با یکدیگر اشتباه می‌گرفتند، که همین امر برخی از بحث‌های بی‌پایان دربارهٔ تعیین زمان مأموریت عزرا و نحمیا در اورشلیم را توجیه می‌کند.