خیسیده

معنی کلمه خیسیده در لغت نامه دهخدا

خیسیده. [ دَ / دِ ] ( ن مف ) خیس شده. خیس خورده. نرم شده در آب. || بسیار ترشده. || ترنهاده. منقوع. ( یادداشت مؤلف ).

معنی کلمه خیسیده در فرهنگ فارسی

( اسم ) ترشده مرطوب آبدیده .
خیس شده خیس خورده

جملاتی از کاربرد کلمه خیسیده

جهان از آب دیده شد چو دریا گل خیسیده را در نم چه باشد