خلق الساعه

معنی کلمه خلق الساعه در لغت نامه دهخدا

( خلق الساعة ) خلق الساعة. [خ َ ق ُس ْ سا ع َ ] ( ع ص مرکب ) دفعةً موجود شده. قدما گمان می کردند که بعضی حشرات خلق الساعة یعنی بی وسائل تناسل دفعه موجود می شوند. ( از کشاف اصطلاحات فنون ).

معنی کلمه خلق الساعه در فرهنگ فارسی

موجودی که بدون پدر و مادر آفریده شود
دفعه موجود شده قدما خیال می کردند که بعضی حشرات خلق الساعه یعنی بی وسائل تناسل دفعه موجود می شوند لیکن این عقیده امراض وروی گردانیدن از دو جهان و بکلی روی به آفریننده دو جهان آوردن باشد .

جملاتی از کاربرد کلمه خلق الساعه

تاریخچهٔ این نظریه به دوران یونان باستان بر می‌گردد، در آن دوران باور عامه بر این بود که کرم از گوشت گندیده و مگس و قورباغه از گل‌ولای شکل می‌گیرند. خلق الساعه دست کم از زمان ارسطو که در سال ۳۸۴ تا ۳۲۲ پس از میلاد می‌زیست، وجود داشت. دلایلی که ارسطو برای خلق الساعه نوشته‌است برای سده‌ها مورد توجه بود.