خط مارپیچ

معنی کلمه خط مارپیچ در فرهنگستان زبان و ادب

{spiral track} [حمل ونقل ریلی] خطی که برای بالا رفتن قطار در مسافت های کوتاه با شیب بسیار به صورت مارپیچ حلقوی ساخته می شود

معنی کلمه خط مارپیچ در ویکی واژه

خطی که برای بالا رفتن قطار در مسافت‌های کوتاه با شیب بسیار به‌صورت مارپیچ حلقوی ساخته می‌شود.

جملاتی از کاربرد کلمه خط مارپیچ

امروزه بقایای نسبتا آشکاری از مسجد باقی مانده اما نمی‌توان به طور واضح فضای داخلی آن را تجسم کرد؛ اما سبک خاص تزیینی، پلان مستطیل شکل، شکل ستون‌ها، حرم بزرگ‌تر نسبت به بقیه مساجد، پنجر‌ها و مناره مارپیچ این بنا را متمایز می‌کند. دیوارهای خارجی مسجد به طول 240 و عرض 156 متر باعث شده که مسجد جامع از نظر ضخامت و وسعت جزو مهم‌ترین بناهای اسلامی در دوره‌های مختلف به‌شمار برود. زیاده U شکل مسجد 443 در 375 متر مسجد را احاطه کرده‌بود.
چو دیدم زلف او چون مارپیچان بزد مارم، شدم زان مار بی جان
یکی دیگر از نتایج یکپارچگی فضا شناخته شدن گنبد به عنوان جزئی از فضای داخلی است. مانند گنبد سنت ایوو آلا ساپینزا در رم که حالتی مارپیچی دارد و نگاه را به سوی بالا می‌کشاند. .
چو از هند دوات آید برون طاوس کلک من خورد صد مارپیچ رشک، کبک از طرز رفتارش
واکنش بلوسوف-ژابوتینسکی یک اوسیلاتور شیمیایی فضا-زمانی است که می‌تواند با روش‌های اتوماتای سلولی شبیه‌سازی شود. در دهه ۵۰ میلادی، ژابوتینسکی، (کار بلوسوف را گسترش داد) کشف کرد که هنگامی که یک لایه همگن نازک از مخلوطی از مالونیک اسید، برمات اسیدی و نمک سریک با هم مخلوط شده و در سکون قرار داده می‌شوند، طرح‌های هندسی جذاب مانند دایره متحد المرکز و مارپیچی در سراسر آن منتشر می‌شوند. الکساندر ددنی، در بخش "Computer Recreations" از شماره آگوست سال ۱۹۸۸ مجله ساینتیفیک آمریکن، یک ماشین سلولی که توسط که توسط مارتین گرهارد و هایک شوستر از دانشگاه بیلفد (آلمان غربی) توسعه داده شد مورد بحث قرار داد. این اتوماتا الگوهای موجی شبیه آنچیزی که در واکنش بلوسوف-ژابوتینسکی است، تولید می‌نماید.
ختایی نیز همچون اسلیمی ریشه در الهامات طبیعت و فرم‌های طبیعی دارد. این نقش مایه نوعی نقش گیاهی پر پیچ و خم، گردان و بر پایه خط منحنی و گردش‌های مارپیچ است. تبارشناسی نقش ختایی، از ساقه و شاخه درختان، گیاهان، گل‌ها، غنچه‌ها، و برگ هاست که با نمودی تجریدی و انتزاعی در عالم هنر بازآفرینی شده‌اند.
از فیلم‌هایی که وی در آن‌ها نقش داشته‌است، می‌توان به مارپیچ یونانی اشاره نمود.
بافت گلیم به روش‌های مختلفی انجام می‌شود؛ که گلیم‌های دور رو، با بافت پیوندی و چاکدار در مناطق مختلف قزوین از جمله الموت غربی، الموت شرقی، بویین زهرا و آبیک رایج است. از جمله نقش مایه‌های خاص منطقا الموت می‌توان به: زلف عروسک، یه مانگه، بشکن، نقش مارپیچی و زیگزاگ اشاره کرد. هم چنین نقش مایه گلیم بویین زهرا به نام گل ارداق معروف است.
خطوط تأخیر برای انکوباسیون قطره‌ها روی تراشه استفاده می‌شوند. پس از تشکیل، قطره‌ها می‌توانند به یک کانال مارپیچی شکل با قطر یک متر یا بیشتر عرضه شوند. افزایش عمق و عرض کانال خط تأخیری (مانند کانال‌هایی که برای شکل‌دادن و انتقال قطره‌ها استقده می‌شد) زمان‌های انکوباسیون بیشتری را هنگام کاهش فشار پشتی کانال تأمین می‌کند. به دلیل سایز بزرگتر کانال، قطره‌ها کانال خط تأخیر را پر می‌کنند و در زمانی که طوی می‌کشد که قطره‌ها از این کانال عبور کنند انکوبه می‌شود.
زیر یخهای پایین‌ترین بخش زمین، یک مارپیچ زیرزمینی با شگفتی‌های نفس‌گیر و وحشتی مافوق تصور وجود دارد. گروهی از متخصصین به رهبری دیرین‌مردم‌شناس اشلی کارتر برای جستجوی این محل مخفی و کشف ثروتهای آن دست‌چین شده‌اند. اما آن‌ها نخستین کسانی نیستند که وارد آنجا شده‌اند و نفرات قبلی هم بازنگشته‌اند. آنجا اسراری دارد که کهن‌تر از انسان و حیات بوده و قادر است دنیا را تغییر دهد؛ ولی چیزهایی هم وجود دارد که نباید مزاحمشان شد و حقیقت ویرانگری که قادر است اشلی و جستجویش را نابود کند: آن‌ها تنها نیستند. این غارها توسط یک اکوسیستم زیرزمینی اشغال شده که برخی از آن‌ها پستانداران ابتدایی، برخی موجودات هوشمند و برخی هم وحشی هستند که همگی فراتر از دانش امروزی می‌باشند.
ساختار دوم پروتئین، شکل سه‌بعدی بخش‌های محلی پروتئین‌ها است. دو عنصر ساختاری متداول در ساختار دوم متداول، مارپیچ‌های آلفا و صفحات بتا هستند، اگرچه چرخش‌های بتا و حلقه‌های امگا نیز رخ می‌دهند. عناصر ساختار دوم معمولاً به‌طور خودبه‌خودی به‌عنوان یک واسطهٔ پیش از تا شدن پروتئین به ساختار سه‌بعدی خود تشکیل می ڨشوند.
این وضع پیشهٔ سفالگری که فقط ظرف سفالی برای رفع حوائج روزانه ساخته می‌شد در دورهٔ سلوکیان و شاهنشاهی پارت ادامه یافت اما باید متذکر شد که پارت‌ها لعاب سرب را با رنگ‌های گوناگون متداول کردند در این دوران بسیاری از ظرف‌های مورد استفادهٔ روزانه رو چرخ و صفحهٔ کوزه‌گری ساخته می‌شد و اغلب پیش از لعاب دادن روی آن کنده‌کاری می‌کردند، یا پاره‌ای از آن‌ها را در قالب‌های فشردهای کنده‌کاری کرده پخته و درست می‌کردند. همچنین مهره‌های تزئینی روی آنان زده می‌شد که تا اندازه‌ای مانند فن نشان‌دار کردن (Terra Sigillata) رومیان بود. پاره‌ای فراورده‌های زیباتر دارای تزئیناتی است که بعدها به نام باربوتین (Barbotine) شناخته شد و آن فنی بود که خمیر نازکی از گل رس از سوراخ کیسه‌ای با فشار به شکل خطوط و مارپیچ روی ظرف نهاده می‌شد و همانند کاری است که امروزه شیرینی‌سازان برای ساختن گل‌های روی کیک به کار می‌برند.