خشم خواجه

معنی کلمه خشم خواجه در لغت نامه دهخدا

خشم خواجه. [ خ َ خوا / خا ج َ ] ( اِخ ) دهی است ازدهستان حومه بخش مرکزی شهرستان بوشهر واقع در هشت هزار و پانصد گزی جنوب بوشهر کنار شوسه بوشهر به بهمنی و یک هزارگزی ساحل دریا که 250 تن سکنه دارد. آب آن از چاه و محصول آن غلات و خرما و شغل اهالی زراعت و صید ماهی است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

معنی کلمه خشم خواجه در فرهنگ فارسی

دهی است از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان بوشهر واقع در هشت هزار و پانصد گزی جنوب بوشهر کنار شوسه بوشهر به بهمنی و یک هزار گزی ساحل دریا که ۲۵٠ تن سکنه دارد آب آن از چاه و محصول آن غلات و خرما و شغل اهالی زراعت و صید ماهی است .

جملاتی از کاربرد کلمه خشم خواجه

ز شرم تست یا از خشم خواجه که آتش بردمید از خرمن گل
هر آینه که بترسد ز خشم خواجه که او به زلف گنج مدیحش همی کند پنهان
هیچ نندیشد ز خشم خواجه ی آزادگان من عجب دارم ز کار نرگش فتّان تو