[ویکی فقه] خوف از اهل کتاب (قرآن). یکی از اصول کلی و اساسی تربیت توحیدی اسلامی این است که از هیچ چیزی و هیچ کس جز خدا نباید ترس داشت، تنها ترس از خدا شعار هر مسلمان با ایمان است. خوف از اهل کتاب، به جای خوف از خداوند، جایز نیست.«ومن حیث خرجت فول وجهک شطر المسجد الحرام وحیث ما کنتم فولوا وجوهکم شطره لئلا یکون للناس علیکم حجة الا الذین ظـلموا منهم فلا تخشوهم واخشونی...؛ و از هر جا خارج شدی، روی خود را به جانب مسجد الحرام کن! و هر جا بودید، روی خود را به سوی آن کنید! تا مردم، جز ظالمان (که دست از لجاجت برنمی دارند،) دلیلی بر ضد شما نداشته باشند (زیرا از نشانه های پیامبر، که در کتب آسمانی پیشین آمده، این است که او، به سوی دو قبله، نماز می خواند.) از آنها نترسید! و (تنها) از من بترسید! (این تغییر قبله، به خاطر آن بود که) نعمت خود را بر شما تمام کنم، شاید هدایت شوید!» ← اصول تربیت توحیدی ۱. ↑ بقره/سوره۲، آیه۱۵۰. فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «خوف از اهل کتاب». ...
جملاتی از کاربرد کلمه خوف از اهل کتاب
خوف نفس را مى ميراند و خائف بين دو خوف از گذشته و آينده اش مى باشد وقتى نفس اواز هوسها بميرد قلبش حيات پيدا مى كند و به حيات قلب به استقامت مى رسد و ثبات درآن موجب آمدن رجاء در دل مى شود(323).
ج - ممكن است اين قيد، جنبه تاكيد داشته باشد يعنى نماز قصر براى مسافر همه جا لازماست اما به هنگام خوف از دشمن تاكيد بيشترى دارد و در هرحال شك نيست كه با توجه به تفسير آيه در روايات فراوان اسلامى نماز مسافراختصاصى به حالت ترس ندارد و به هميندليل پيامبر عليه السلام نيز در مسافرتهاى خود و حتى در مراسم حج (در سرزمين منى )نماز شكسته مى خواند. (90)
سلام و تبریکی با خوف و رجا، خوف از آن رو که مبادا این عرض سلام، تایید ِسرابی دروغین باشد و ما نیز، ولو به قدر نگارش نامهای کوتاه، در فریب ِملت ایران نقش داشته باشیم و ۴ سال بعد، ناممان در زمرهی چاپلوسان مردم فریب درج گردد.
وقتى قانون و كتب دينى و آسمانى خدا را مى خوانيم ، همه اش ترس و خوف از آخرت است، انسان را از هر چه كه لذت و كيف دارد باز داشته ، لذا دلهاى ما به سوى آنها گرايشندارد و از عبادت خدا لذت نمى بريم . اما شيطان عكس او است ؛ زيرا تمام چيزهايى را كهحرام است ، تمام لذتها و اموال و محارم و شهوات را براى ما مباح وحلال كرده ، ما هر چه را دوست داريم و ميل ما مى كشد جايز دانسته ، پس عبادت شيطان رابر عبادت خداى رحمان مقدم داشتيم .(449)
- 1 - عدم تصريح حضرت به دليل خوف از كشته شدن خود واهل بيتش بوده است چنانچه خود به آن تصريح مى كند: من ديدم بجزاهل بيت خود يارانى ندارم ، و نخواستم آنان كشته شوند(310) - و اين مورد با امتناع ازبيعت ، و يارى طلبيدن از ديگران فرق مى كند، چون ادعاى دستور و يادآورى ايندستورات به قوت خود باقى است مستلزم زير سؤال بردن اصل خلافت آنان است ، و تمسك جستن به آنچه دست اندركاران سقيفه براىخلافت خود استدلال نمودند، بگونه دو نظر اختلافى بين مسلمانان تلقى مى شود، وصرفنظر كردن از آن آسانتر است .
و از اينجا روشن مى شود كه بخل ورزيدن در علم و دانش يا از قلّت بضاعت و بى مايگىاست و يا به واسطه طلب بازارگرمى نزد جاهلان و يا خوف از نقصان وتزلزل در معلومات و يا حسادت مى باشد و همه اينها ناپسند و مذموم است . و چه بسابرخى از افراد تنها به بخل ورزيدن در مورد علم خويش اكتفا نكرده بلكه حتى به علمديگران نيز بخل ورزيده و آنان را از نشر علم ، سرزنش و ملامت مى كنند. از اين دستهافراد فراوانى بوده اند كه كتاب دانشمندى را ديده اند ولى مانع از استفاده دانش پژوهاناز آن شده اند و با اين عمل ، آن كتاب را مندرس نموده اند. و اين گونهاعمال و رفتار، موجب گسستن رشته مودّت و محبّت مى شود.
مـلتـى كـه زنـده شـده اسـت ، يـك مـلتـى كـه از تـحـت ايـن فـشـارهـاى سـاواك وامـثـال ذلك بـيـرون آمـده اسـت ، البته آنها مى گويند كه حالا آخوندها دارند اين كار را مىكنند. خوب شما يك آخوند پيدا بكنيد كه مثل زمان سابق ريخته و به سر شما چه كرده اينآنـهـا مـى گـويـنـد اين حرف ها را ملتى است كه از تحت فشار و از تحت ظلم چقدر سالها واخـيـرا ظـلمـى كه در اين سالها واقع شد بر ملت ما، اگر شما زمان رضاخان را ياد داشتهباشيد مى دانيد كه در زمان رضا خان چه كردند با اين ملت ، چه كردند با اين بانوان ما،در زمـان مـحـمـدرضـا هـم بـا فـرم ديـگـرى از او بـدتـر كـردنـد. يـك مـلتى كه ايستاده ومـقـابـل ظـلم ، مـقـابل جور، مقابل ستمگرى ، مقابل همه فسادهائى كه بوده است ، غارتگرىهـائى كـه از ايـن مـمـلكـت شـده اسـت ايـسـتـادگـى كـرده درمـقـابـل او، ايـنها خوف از اين ندارند كه چند تا قضيه واقع بشود، لكن بايد كارى بكنندكه اينها هم ديگر واقع نشود.
3 - غايت علم خوف از خداوند سبحان و ميوه علم اخلاص عمل است (حضرت على عليه السلام )(147).