خم شدن

معنی کلمه خم شدن در لغت نامه دهخدا

خم شدن. [ خ َ ش ُ دَ ] ( مص مرکب ) دولا شدن. ( یادداشت بخط مؤلف ). دوتا شدن. ( یادداشت بخط مؤلف ). || کج شدن. منحنی شدن. ( یادداشت بخط مؤلف ). خمیدن.

معنی کلمه خم شدن در فرهنگ فارسی

دولا شدن دو تاشدن

جملاتی از کاربرد کلمه خم شدن

«نماز بردن» گرامیداری و ارج گذاری و خم شدن یا به خاک افتادن به انگیزه ی ارج وآزرم نهادن در برابر شاه یا بزرگان دیگر است.

مساءله 20 - اگر نمازگذار هيچ ساتر عورتى حتى گياه و برگ پيدا نكند اقوى آن است كه ايستاده و برهنه نماز بخواند البته اين در جائى است كه از وجود ناظرى محترم (نه چون طفل غيرمميز) ايمنى داشته باشد و اما اگر از وجود چنين ناظرى ايمنى نداشته باشد بايد نشسته نماز بخواند و در هر دوحال بايد بجاى خم شدن براى ركوع و سجود با سر اشاره كند و در اشاره اى كه براى سجده مى كند بايد سر را بيشتر پائين بياورد و در صورت ايستاده خواندن بايد عورت جلو خود را با دست هايش بپوشاند و اگر نشسته نماز مى خواند آن را با ران هاى خود بپوشاند.

بنده عشق ویم گو تا بدانند اهل عالم خم شدن اینجا نمی‌شاید که من اشتر سوارم
در حرکت شدید خم شدن، هسته مرکزی دیسک به لبه پشتی الیاف حلقوی دور خود فشار آورده و آن را اگر ضعیف شده باشد پاره می‌کند و بطرف ریشه عصبی مربوط به آن دیسک فشار وارد می‌آورد.
بی خم شدن ز دوش نیفتاد بار کش رنج شباب تا نشوم پیر می‌کشم
اگر فردی بخواهد بازوی شخصِ دچارِ انعطاف‌پذیری مومی را حرکت دهد ، بیمار آن بازو را در جایی که قرار گرفته بود نگه می‌دارد و مثل موم، تا حرکت دوباره، در همان حال می‌ماند. تغییر بیشتر وضعیت بدن مانند خم شدن شمع است. اگرچه در طول تاریخ انعطاف پذیری مومی با اسکیزوفرنی مرتبط بوده‌است ، اما اختلالات دیگری نیز وجود دارد که ممکن است با آن همراه باشد ، مانند اختلالات خلقی با رفتار کاتاتونیک .
كلمه (خر) - به طورى كه راغب گفته - به معناى افتادن و سقوطى است كه صداىخـريـر از آن شـنـيـده شـود، و (خـريـر) بـه مـعـنـاى صـداى آب ، بـاد، وامثال آن است كه از بالا به پايين ريخته شود. و كلمه (ركوع ) - بنا به گفته راغب- به معناى مطلق انحنا و خم شدن است .
رباط گرد در حرکات نزدیک شدن و نیمه خم شدن (اداکسیون و سمی فلکسیون) مفصل ران سفت می‌شود و در عمل دورشدن (ابداکسیون) شل است. اگرچه رباط سر استخوان ران در حرکت اداکسیون محکم کشیده می‌شود، نسبتاً عملکرد مکانیکی اش فاقد اهمیت است.
خم شدن پیش خدای بی جهات بنده را ذوقی نبخشد این صلوت
حسگرهای حرارت، کار تشخیص حرارت در محل را بر عهده دارند. روش کار این حسگرها کاملاً مشابه جفت دما یا ترموکوپل یخچال‌های خانگی است. این حسگرها در داخل خود دو صفحه از مواد متفاوت و چسبیده به هم دارند که با گرم شدن یا سرد شدن، جهت خم شدن صفحه ترکیبی تغییر می‌کند و باعث اتصال جریان می‌شود. انواع جدیدتر این حسگرها دارای دماسنج بوده و به تغییرات درجه حرارت حساس می‌باشد.
آيا احترام به رسول خدا (صلّى اللّه عليه وآله ) و بوسيدن آستان قدس او شرك است ،ولى خم شدن و اطاعت از ابر جنايتكاران ، شرك نيست ؟
تواضعهای ظالم مکر صیادی بود بیدل که میل آهنی را خم شدن قلاب می‌سازد
مساءله 1 - واجب است در هر ركعت دو سجده و اين دو سجده رو برهم ركن نماز استيعنى نماز با كم و زياد شدن آن دو با هم باطل مى شود چه اينكه عمدى باشد و ياسهوى پس اگر در يك ركعت يكى از دو سجده را سهوا نياورد و يا يكى اضافه بياوردنماز باطل نمى شود و در سجده واجب است خم شدن و نهادن پيشانى بر زمين بطوريكهمسماى سجده محقق شود و آن چه معيار در ركنيت است كه با زياده و نقيصه آن نمازباطل مى شود چه عمدا و چه سهوا اين مقدار است (پس اگر كسى بمقدارى خم شود كمسماى سجده بعمل نيايد و سر را روى چيزى بگذارد سجده زيادى نياورده .)
گفتی ام خم شو به چشم این خم شدن گفتی ام برخیز خیزم بی سخن
با دست قضا پنجه مزن خواجه بدین دست بازو چه کنی رنجه، کمان خم شدنی نیست
بر خلاف سایر حالت‌های حرکت مار، که شامل خم شدن بدن مار می‌شود، در راست‌روی مار فقط هنگام چرخش در حرکت مستطیلی، بدن خود را کمی خم می‌کند.
خم کن سر طاعت به جوانی، که در این باغ نخلی که کهن گشت، دگر خم شدنی نیست