خاض

معنی کلمه خاض در لغت نامه دهخدا

خاض. [ خاض ض ] ( اِ ) مرد. ( فرهنگ اسدی ص 227 ). عباس اقبال مصحح لغت فرس این لغت را از لغات الحاقی دانسته و میگویند جز در حاشیه نسخه «ن » در جای دیگر نیست و ظاهراً از لهجه های محلی است.

معنی کلمه خاض در فرهنگ فارسی

آقای عباس اقبال مصحح لغت فرس این لغت را از لغات الحاقی دانسته و میگویند جز در حاشیه نسخه [ ن ] در جای دیگر نیست و ظاهرا از لهجه های ملی است.

جملاتی از کاربرد کلمه خاض

خوض به معناى فرو رفتن است . خاض فى الماء يعنى به طورى در آبفرو رفت كه از ديده ها پنهان شد. مثلا مى گويند طلبه ها در مطالب خوض مى كننديعنى دقت زياد به خرج مى دهند؛ انگار در مطلب فرو مى روند.