خوار و حقیر
معنی کلمه خوار و حقیر در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه خوار و حقیر
پیری بر آن کسی کن کو مرده تو باشد پیش جلالت تو خوار و حقیر باشد
خارجی گشته بسی خوار و حقیر زآنکه او شد خارج از راه امیر
بر درت افتادهام خوار و حقیر از کرم، افتادهای را دست گیر
نخست تابع او را عزیز دار مدام حسود و منکر او را، نمای خوار و حقیر
سوی من بنگر، که عمری بر امید یک نظر ماندهام چون خاک بر خاک درت خوار و حقیر
آنکه تا پروانه ی روزیست دستش خلق را کان و دریائی نماید از نظر خوار و حقیر
عقل را گفتم که تو می بین که من چون ز بی اسبی شدم خوار و حقیر
ذره گر چند هست خوار و حقیر هم درو آفتاب را نظرست