[ویکی فقه] خط قرآن. خط قرآن به شیوه کتابت قرآن در زمان عثمان اطلاق می شود. در زمان عثمان «خط قرآن» یا «رسم المصحف» برای کتابت قرآن برگزیده شد. عده ای از آن به « رسم عثمان » یا «رسم عثمانی» یاد می کنند. عناوین مرتبط رسم قرآن ؛رسم معاصر .
جملاتی از کاربرد کلمه خط قران
جوهر وقت قران اعظم بهر اقبال ز مادر زاده
دیدم به جایی نمیرسد. یکدفعه به خاطرم آمد که در اینگونه موارد بنا به عادت زشت این مملکت، پول حلال همه مشکلات است. یواشکی پنج قران درآوردم. به محض دیدن پول اختیار از دست شان رفت. چون موم نرم شدند و آن مبلغ را از دستم گرفته دررفتند. ما هم خلاص شدیم
جبین و چهره و ابروی دوست پنداری به برج قوس مه و مشتری قران دارد
و البـتـه عـلى عـليـه السـلام كـه مـرا بـا بـدن تـر در حـرم ديـد از دو راهخـوشـحال شد، يكى از اين جهت تولاى به او، پس وجبت لى الجنة و ديگر از جهت تبراى ازدشـمـن او، پـس وجـبـت لى الجـنـة ، يـكـى از جـهـت سـرور بـه قـلب مـطـلق مـؤ مـنداخـل نـمـودم ، پـس وجـبـت لى الجـنـة و از بـقـيـه آن قران نيز آبگوشت شب را بار نموده وبـديهى است طلبه اى كه مطلب اسافل اعضا شكم او روا و منظم باشد فرحى به او دستدهد على الخصوص كه از جاى مفت بى گمان باشد هم كه نهايت ندارد، كه هيچ سلطانى درسـلطـنـت خود اين خوشى را ندارد، چون پادشاه اگر رئوف و رعيت نگهدار باشد كه بايددر زحـمـت داخـله و خـارجـه بـاشد كه نه خوراك گوار شود و به خراب رود و اگر ظالم وسـتـمـكـار بـاشـد عـلاوه بر گرفتاريهاى آخرت از خوف اين كه رعيت ياغى شود و يا باديگرى بسازد هميشه در زحمت و خيالات گوناگون و وحشت و غم و اندوه باشد.
معنايى كه مكتب حقيقى سياسى ، بلكه يك مكتب درست كردنى ، يك مكتب هايى كه درستكردند و دامن به آن زدند براى اينكه مردم را منحرف كنند از اسلام و ديدند كه اسلام اگربه آنطورى كه هست مردم آن را بشناسند، راهى براى اين استفاده جوها و نفتخوارها، راهىبراى آنها نيست . اسلام براى آنها هيچ راهى باقى نگذاشته است . اگر اينها قران رادرست مطالعه كنند، قرآن يك كتاب مخدر نيست ، قرآن يك كتاب محرك است ، يك كتابى استكه اين اعرابى كه در آنوقت هيچ نمى دانستند، آنها را راه انداخت و امپراطورى هاى بزرگرا كه ظالم بودند، به زمين زدند آنها.
به دریای دین اندرون ای برادر قران است در ثمین محمد
هرروزه پیشازآنکه به دربار برود در میدان مشق تهران مبلغی پول میبرد و به هر فقیر یک قران میداد. اشتهار اعانه صدراعظم و بینانی سایر بلاد ایران، فقرا و بیچارگان را از هر طرف به پایتخت دولت کشید، درحالیکه این شهر بهحد کفاف خود آذوقه نداشت.»
ای گشایندهٔ در خیبر، قران بی گشایشهای خوبت خیبر است
گر قرین با تو شود جنگ چه پروای به صلح قرنها باش که اینگونه قران میگذرد
علاء دولت صاحبقران عالم شد وگرنه من به جهان صاحب قران شدمی
وز قران هم قاضی اقلیم سادس منصرف کرده در تثلیث ماه خرگه ثالث نظر
سيد محمد وقتى اين خواب را مى بيند از نجف اشرف به برادرش كه در اصفهان بود مىنويسد: چنين خوابى ديدم . تحقيق كن اگر پدرم به كسى بدهى دارد بپردازيد، برادرشدنبال ((سقا باشى )) مى رود و قضيه را از او مى پرسد: ((سقا باشى )) مى گويد:آرى ، من مبلغ هيجده قران از پدر شما طلب كار بودم ، پس از مرگ آن بزرگوار چونسندى در دست نداشتم مطالبه آن پول را نكردم ؛ زيرا بى فايده بود و اگر طلب مىكردم آنها هم از من طلب سند مى نمودند. تا اين كه يكسال از مرگ مرحوم پدرتان گذشت . با خود گفتم : هر چند سيد كوتاهى كرد و سندىبه من نداد وصيت هم نكرد ولى به خاطر جدش او راحلال مى كنم تا گرفتار عذاب نباشد.
گـفـتـم : ايـن رفـيـق مـن مـريـض اسـت ، حـال پـيـاده رفـتـن نـدارد فـقـيـر اسـت وپـول كرايه را نيز ندارد و من از خودم يك قران مى دهم باقى آن را تو محضا لله محسوبدار.
معنی قران روشن و رخشان چو نجوم است امثال بر تیره و تاری چو لیالی
بمردمی و بمردی براستی و خرد قرین او ننماید فلک بصدا قران
2 حجاج پس از اعمال عمره تمتع ، در فاصله زمانى كه بااعمال حج دارند، ممكن است مرتكب گناه و معصيت شده باشند. و نيز كسانى كه حج قران وافراد انجام مى دهند ممكن است در گذشته آلوده به گناه شده باشند، لذا خداوند به آنانفرصتى داده است تا پس از احرام حج ، به صحراى عرفات آمده و استغفار نمايند تا آنانرا ببخشد. پس روز عرفه ، روز استغفار و تضرّع به درگاه خداوند است .
کی یک ثنای تو بهزاران قران کنم لیکن ازآن خوشم که چو نامت بیان کنم