معنی کلمه خشبیه در لغت نامه دهخدا
خشبیه. [ خ َ ش َ بی ی َ ] ( اِخ ) قومی است از جهمیه. ( منتهی الارب ). ظاهراً این همان خشبیه است که فرقه ای از زیدیه می باشند که به کمک مختاربن ابی عبید ثقفی برخاستند و صاحب منتهی الارب آنها را به جهمیه نسبت داده است. در فرهنگ ناظم الاطباء آمده است. «قومی از تازیان ». رجوع به خشبیه سرخابیه شود.
خشبیه. [ خ َ ش َ بی ی َ ] ( اِخ ) نام کوهی است در نزدیکی مصیصه در مرز. ( از معجم البلدان یاقوت ).