معنی کلمات "لغت نامه دهخدا" - صفحه 304
- عاذر
- عاجله
- کلان دد
- ابن رستم حربی
- کلان سال
- کلان سری
- کلان شدن
- ارخان
- ارخون
- ارخی
- کلان کار
- ارد اول
- کلان گوش
- ارداد
- اردانه
- اردشیر چهارم
- اردشیران
- توقیع زن
- توقیعات
- توقیعی
- توقیفگاه
- تولتک
- مرغ بارانی
- نظام جامی
- مرغ حقگوی
- مرغ فروشی
- نظام داشتن
- مرغ وش
- مرغ پلو
- شهداد
- شهدان
- مرغ گیلاس
- عتائق
- عتت
- عثاء
- شهر اسلام
- عثم
- شهر بابک
- گشاده روان
- گشاده زبانی
- گشاده پا
- گشاده کار
- گشاده کام
- گشاده کردن
- گشاده گفتن
- گشایش دادن
- علوی مهدی
- علی اباد دمق
- علی اسماعیلی
- علی التعجیل
- گشت برگشت
- علی التعیین
- علی التفصیل
- خجله
- علی الحال
- خجلی
- خجندیان
- مقابل کوب
- خجیره
- خدا بخش
- تک و توک
- خدا جویی
- خدا خوانی
- تک و دو
- خدا دانی
- خدا دوران
- خدا دوستی
- تکاف
- تکافل
- تکامجان
- تکانلو
- غلط گرفتن
- غلط گو
- غلط گوی
- غلط گویی
- غلظت داشتن
- غلغل کنان
- غله خیزی
- غله زار
- سموک
- سمکلو
- سمیدع
- سمیرم بالا
- سن زدگی
- اصلی کند
- خاطر گرفته
- سن سیمون
- سن لویی
- بها و نعم
- کمره گره
- کمری شدن
- کمپرس کردن
- روزه شکن
- روزه گشا
- روزولت
- روزکی
- روزگار دیده
- جسمانه
- جسوم
- جسیمه
- جشات
- جشب
- جشع
- جشن تیرگان
- جشن خردادگان
- جشن سده
- تحیط
- نرگسه ٔ سقف چرخ
- تحیل
- نزاع کردن
- نزدیک امدن
- تحیه
- تخ تخ
- تخارستانی
- نزدیک تک
- نزدیک رفتن
- تخاری
- نزدیک ها
- تخاس
- نزدیک گام
- نزهت بخش
- تخاطر
- فرده
- جرفی
- جرما
- رضی اباد
- جرمانوس
- جرمانی
- رضی محله
- جرمانیا
- رطب خوار
- رطب چیدن
- رطب چین
- رطل کشیدن
- بیشه وان
- موشه غل
- قطقطانه
- قطل
- قطم
- قصبه شام
- جلو جلو
- جلوه مست
- جلوه گری
- تهمت کرده شده
- جلک
- جلیان
- تهمت گاه
- تهنیت نامه
- تهنیت گر
- تهور رفتن
- تهی اغوش
- تهی رای
- تهی ساز کردن
- تهی شهر
- قبای اهنین
- قبای راه
- قبایی زره
- قبح منظر
- قبحا له
- شوی دشمن
- شوی فریب
- شوی مادر
- شک الود
- شک دادن
- شرطیت
- شرعب
- شرف الدوله
- شروال
- شرپی
- حاجی امین
- حاجی باباخان
- حاجی بهرام
- حاجی بکتاش
- حاجی خلیل
- حاجی داغ
- حاجی سیاح
- حاجی شاه
- حاجی قره
- حاجی لو
- مزدور دیوان
- نقل فروش
- نقل مذهب
- نقل گفتن
- نقله بر
- نم الود
- نم زدن
- باطل نیوش
- باطل پرور
- باغ جمال
- باغ جهان نما
- باغ خشک
- باغ خواص
- باغ دراز
- باغ زرشک
- تخم دل
- تخم ریزی
- تخم پاشی
- تخوض
- تخیط
- تخیل کردن