معنی کلمه رضی اباد در لغت نامه دهخدا
رضی آباد. [ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بالا بخش شهرستان نهاوند. سکنه آن 340 تن. آب آن از رودخانه گاماسیاب. محصول عمده آنجا غلات و توتون و کتیرا و چغندر و لبنیات است. راه آن اتومبیل رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
رضی آباد. [ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان قهاب صرصر بخش صیدآباد شهرستان دامغان. سکنه آن 320 تن. محصول عمده آنجا غلات و پسته و انگور و پنبه و حبوب و صنایعدستی زنان آنجا کرباس بافی است. آب آن از قنات و راه آن فرعی است. مزرعه قاسم آباد جزء این ده است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
رضی آباد. [ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بشاریات بخش آبیک شهرستان قزوین. سکنه آن 228 تن. آب آن از قنات. محصول عمده آنجا غلات و چغندرقند است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
رضی آباد. [ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حومه بخش زرند شهرستان ساوه. سکنه آن 334 تن. آب آن از قنات است و محصول عمده آنجا غلات و چغندرقند و سیب زمینی و صیفی و میوه و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
رضی آباد. [ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بخش شهریار شهرستان تهران. سکنه آن 653 تن. آب آن از قنات و رود کرج است. محصول عمده آنجا غلات و صیفی و میوه و بنشن و چغندرقند است. راه آن ماشین رو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
رضی آباد. [ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان بهنام بخش ورامین شهرستان تهران. سکنه آن 203 تن. محصول عمده ٔآنجا غلات و صیفی و چغندرقند. راه آن ماشین رو است. آب آن از قنات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
رضی آباد. [ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان کلخوران بخش مرکزی شهرستان اردبیل. سکنه آن 282 تن. آب آن از چاه. محصول عمده آنجا غلات و حبوب.راه آن شوسه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
رضی آباد. [ رَ ] ( اِخ ) دهی از دهستان حسنوند بخش سلسله شهرستان خرم آباد. محصول عمده آنجاغلات و لبنیات. آب آن از سراب زز است. ساکنان از طایفه حسنوند هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6 ).