جسوم

معنی کلمه جسوم در لغت نامه دهخدا

جسوم. [ ج ُ ] ( ع اِ ) ج ِ جسم ، بمعنی تن. بدن. کالبد. و هر چیزی که حیّز و مکان دارد. ( منتهی الارب ). رجوع به جسم شود:
این نمکزار جسوم ظاهر است
خود نمکزار معانی دیگر است.مولوی.

معنی کلمه جسوم در فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع جسم

جملاتی از کاربرد کلمه جسوم

ما سرشتیم این جسوم از خاک و آب زان بر آمد نام بابم بوتراب