قبحا له

معنی کلمه قبحا له در لغت نامه دهخدا

( قبحاً له ) قبحاً له. [ ق ُ / ق َ حَن ْ ل َ ] ( ع جمله ٔاسمیه نفرینی ) جمله ٔاسمی در مقام نفرین به کار رود؛ زشتی باد بر او. ( منتهی الارب ). گویند: قبحاً له و شقحاً له و این از اتباع است و هر دو به یک معنی آید. ( از منتهی الارب ).

معنی کلمه قبحا له در فرهنگ فارسی

رسمی در مقابل نفرین بکار رود زشتی با بر او .

جملاتی از کاربرد کلمه قبحا له

الا تصمت ثكلتك امك قبل ان ارميك بالهوائل ، و اسمك بميسم تستغنى به عن اسمك ، فاماايابك بالنهاب و الملوك افى اليوم الذى و ليت فيه مهزوما، وانحجزت مذعورا، فكانت ،غنيمتك هزيمتك ، و غدرك بطلحة حين غدرت به فقتلته قبحا لك ما اغلظ جلدة وجهك