خدا دوران

معنی کلمه خدا دوران در لغت نامه دهخدا

خدادوران. [ خ ُ ] ( اِ مرکب ) کنایه از ملعونان و فاجران و بدکاران و ظالمان که از خدا دورند و نزدیکند بفسق. ( از آنندراج ) :
چند ازین دوران که هستند این خدادوران در او
شاید ار دامن ز دوران درکشم هر صبحدم.خاقانی.

معنی کلمه خدا دوران در فرهنگ فارسی

کنایه از ملعونان و فاجران و بدکاران و ظالمان که از خدا دورند و نزدیکند بفسق .

جملاتی از کاربرد کلمه خدا دوران

تو مشنو نکتهٔ پیران یونان نه قول این خدا دوران دو نان
از خدا دوران، خدا دورت کند فارغ از سرهای بی شورت کند
چند ازین دوران که هستند این خدا دوران در او شاید ار دامن ز دوران درکشم هر صبح‌دم
دور باش از در خدا دوران راه هجرت گزین ز مهجوران
اگر با بخت نر ماده قرینند آن خدا دوران تو چون دوران به فردی ساز کاخر فحل دورانی
علی الله از بد دوران علی الله تبرا از خدا دوران تبرا