تهی رای

معنی کلمه تهی رای در لغت نامه دهخدا

تهی رای. [ ت َ / ت ِ / ت ُ ] ( ص مرکب ) عاجز و ناتوان در تدبیر و رای. ( ناظم الاطباء ).

معنی کلمه تهی رای در فرهنگ فارسی

عاجز و ناتوان در تدبیر و رای

جملاتی از کاربرد کلمه تهی رای

سوی رای بردند از آن آگهی که از هندوان گشت گیتی تهی
میانش تهی بار و برگش بجای نهان شد پسش مرد ناپاک رای
بدادندش از هر چه بُد آگهی بماند از هش و رای مغزش تهی
نیارست کس کرد رای نبرد تهی گشت از آن خیل جای نبرد