بها و نعم

معنی کلمه بها و نعم در لغت نامه دهخدا

بها و نعم. [ ب ِ وَ ن ِ م َ ] ( ع صوت مرکب ) که خوب. که بسیار خوب : اگر بار یابمی خود، بها و نعم و اگرنه بازگردم. ( تاریخ بیهقی ). اگر به آسانی برآید [دندان گاه کشیدن ] بها و نعم و اگرنه... ( ذخیره خوارزمشاهی ).

معنی کلمه بها و نعم در فرهنگ فارسی

که خوب . که بسیار خوب .

جملاتی از کاربرد کلمه بها و نعم

چهر زرد و اشک گلگونم بها و قیمتی داشت در نزد تو و حاجت به سیم و زر نبود
من اءشد ما فرض الله على خلقه ذكر الله كثيرا. ثمقال : لا اءعنى سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اكبر، و ان كان منه ، و لكنذكر الله عند ما اءحل و حرم ، فان كان طاعة عمل بها و ان كان معصية تركها؛ (23) اززمره مهم ترين و والاترين چيزهايى كه خداوند بر بندگانش فرض كرده اين است كهفراوان ذكر خدا كنند. سپس حضرت فرمودند: مقصود من تنها گفتن سبحان الله والحمد الله و لا اله الا الله و الله اكبر
زانکه در نور تو در لافگه اوج و شرف نور خورشید کم آید به بها و به ضیا
و اگر انسان ، عالمين حس و مثال خود را تابع عقلش نمايد يعنى توجهش و همتش را به آنعالمش كند و قوه آن را به فعليت بياورد، سلطنت عالمى الشهادة والمثال بر او موهبت مى شود. خلاصه به مقامى رسد كه بر قلب احدى خطور نكرده ازشرافت و لذت و بهجت و بها و معرفت حضرت حق تعالى . بلى آنچه اندر وهم نايد آنشود.
کرم پناه جهان عز دین تویی که ز تو بها و عزت دین هر زمان برافزونست
سواری بیامد خرید آن جوال ندادش بها و بپیچید یال
وبرانه‌ایست کشور ایران وبرانه را بها و ثمن نیست
كافران در دنيا نسبت به حق نابينا و ناشنوا بوده اند و نسبت به باطل بينا و شنوا، و همين سريره و باطن خاص آن ها به همان شكل دنيايى اش در روز قيامت آشكار مى شود؛ و ان يروا كل اية لا يؤ منوا بها و ان يروا سبيل الرشد لا يتخذوه سبيلا و ان يروا سبيل الغى يتخذوه سبيلا ذلك باءنهم كذبوا باياتنا و كانوا عنها غافلين (492) و و الذين كذبوا باياتنا و لقاء الاخرة حبطت اءعمالهم هل يجزون الا ما كانوا يعملون . (493)
روز بازار قدرت او را عمر و جان بی بها و ارزان باد
9- محدث قمى ؛: والحقّ انّ للحفظ مراتب حفظ لفظها سواء كان فى الخاطر او فىالدفاتر حفظ معانيها و التفكر فى دقائقها و استنباط الحكم منها حفظهابالعمل بها و الاعتناء بشاءنها. سفينه /2/277
درمیکده جامی ار بصد جان بخشند الحق که چه بی بها و ارزان بخشند
220 - عن ابى عبدالله عليه السلامقال : من اشد ما فرض الله على خلقه ذكر الله كثيرا، ثمقال : لا اعنى سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اكبر و ان كان منه و لكن ذكرالله عند ما احل و حرم فان كان طاعه عمل بها و ان كان معصيه تركها.
و لا تجهر بصلاتك و لاتخافت بها و ابتغ بين ذلك سبيلا؛ (21) و نمازت رابه آواز بلند مخوان و بسيار آهسته اش مكن ، و ميان اين و آن راهى ميانه جوى .
و البصائر الدّلائل وَ هُدیً یعنی التوریة هدی من الضّلالة لمن عمل به وَ رَحْمَةً لمن آمن به من العذاب. و قیل رحمة ای نعمة منّا علی من آمن بها و عمل بما فیها لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ لکی یتّعظوا و یعتبروا.

ديگر اينكه بدن ظل نفس است و هر قدر نفس داراى بها و روشنى باشد در بدن اثر مىكند و آثارش از بدن ظاهر مى گردد، و اين است كه در حديث دارد: اطلب الحاجة منحسان الوجوه ، يعنى حاجات خود را از نيكو رويان و خوش طينيان بخواهيد كه صورت خوب ، نشانه سيرت خوب است .

((لهم قلوب لايفقهون و لهم اعين لايبصرون بها و لهم آذان لايسمعون بها اولئككالانعام بل هم اضل اولئك هم الغافلون .))(973)
به دل معاینه آید مرا که دستاری ز من برند که این را بها و بازار است
4 - اجاره بها و كرايه ها، اين عوايد از عايدات دستگاه هاى مختلف و تاسيسات و اعتباراتى نقل شده است ، كه به دولت تعلق دارد و به اجاره واگذار مى شود، از قبيل پست و تلگراف و ضرابخانه و معادن و غيره در سال 1888 مبلغى كه از اين چند بابت عايد شده 000/107 تومان بوده است .

جمال طبيعى و طراوت مطبوع دوران شباب ، يكى از مزاياى دل پسند و از سرمايه هاى پر ارزش نسل جوان است . با فرارسيدن دوران جوانى ، نه تنها بدن نيرومند و قوى مى گردد و عواطف و احساسات شكفته مى شوند، بلكه فر وشكوه جوانى ، به منزله زينت گران بها و پر فروغى است كه به صاحبش ‍ زيبايى وجمال مى بخشد، و او را در نظر مردم عزيز و محبوب مى كند. طراوت و شادابى دوران جوانى ، يكى از مظاهر مهم جمال طبيعى و از امتيازات اختصاصى نسل جوان است .