ارخان

معنی کلمه ارخان در لغت نامه دهخدا

ارخان. [ اُ ] ( اِخ ) ابن عثمان. دومین سلطان عثمانی. وی در 726هَ. ق. بجای پدر نشست و تا 761 سال وفات خود این مقام داشت. شهرهای بروسه و نیقیه را بگرفت و ممالک امرای کراسی را که با خاک او مجاور بودند متصرف شد و لشکریان ینی چری را که چندین قرن وسیله عمده فتوحات سلاطین عثمانی بود تشکیل کرد. ( طبقات سلاطین اسلام ص 169 و 175 ).

معنی کلمه ارخان در فرهنگ فارسی

دومین سلطان عثمانی

جملاتی از کاربرد کلمه ارخان

سال ۱۴۰۱: چهار نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه صنعتی ارومیه در لیست دو درصد دانشمندان برتر جهان قرار گرفتند. این افراد «محمد پورمحمود آقابابا» (استاد تمام گروه مهندسی برق)، «عزالدین بخت آور» (استاد تمام گروه مهندسی معدن)، «هاشم عمرانی» (دانشیار گروه مهندسی صنایع) و «سروش حاصلی» (استادیار گروه فیزیک) هستند که در لیست دو درصد دانشمندان برتر جهان قرار دارند. سال ۱۴۰۲: به گفته «بابک سهرابیان» (استادیار گروه مهندسی معدن) این دانشگاه در همکاری با «عبدالله ارخان ترجان» (استاد تمام گروه مهندسی معدن) دانشگاه حاجت تپه آنکارا، برای اولین بار، موفق به توسعه روش جدید شبیه‌سازی چند نقطه‌ای مبتنی بر داده با استفاده از کاپیولا شدند‌.