قصبه شام

معنی کلمه قصبه شام در لغت نامه دهخدا

قصبه شام. [ ق َ ص َ ب َ ] ( اِخ ) شهری است نزدیک دریای عمان از شهرهای حضرموت و اهل او خارجی باشند و قبر هود نبی آنجا است. این شهر در میان کوههای ریگ است که آن را احقاف خوانند. ( نفایس الفنون ، مقاله پنجم ).

معنی کلمه قصبه شام در فرهنگ فارسی

شهری است نزدیک دریای عمان از شهر های حضرموت و اهل او خارجی باشند و قبر هود نبی آنجا است . این شهر در میان کوههای ریگ است که آنرا احقاف خوانند .

جملاتی از کاربرد کلمه قصبه شام

محمد مقدسی، شامات را بخشی پهناور با روستاهای نیکو و پُر از کشتزار توصیف نموده و یادآور شده است که آن را تک آب نیز می‌نامند؛ زیرا پایین‌ترین روستاها است و آب‌ها به سویش روان هستند، پایان کاریزها بدان سوی است و به این خاطر، در همه قصبه (شهرستان) مشهور است. همچنین در تاریخ الحاکم، از چند وادی (کاریز) نام برده شده که یکی از آنها «وادی شامات» است. به گفته مقدسی؛ این ربع، شهرکی ندارد، میوه بسیار نیز ندارد و همه کشتزار است.
محمد مقدسی، شامات را بخشی پهناور با روستاهای نیکو و پُر از کشتزار توصیف نموده و یادآور شده‌است که آن را تک آب نیز می‌نامند؛ زیرا پایین‌ترین روستاها است و آب‌ها به سویش روان هستند، پایان کاریزها بدان سوی است و به این خاطر، در همه قصبه (شهرستان) مشهور است. همچنین در تاریخ الحاکم، از چند وادی (کاریز) نام برده شده که یکی از آنها «وادی شامات» است. به گفته مقدسی؛ این ربع، شهرکی ندارد، میوه بسیار نیز ندارد و همه کشتزار است.
در افغانستان علاقه خراسان هرات یک دهات بنام چشت شریف است - در پنجم و ششم سده ی هجری چندتن از بزرگان دین در خراسان قصبه چشت یک سلسلهٔ رشد و هدایت را ابتدا کردن این خانقاهی نظام بنامی چشتیه دوام گرفت- بزرگان این شاخه از سلسله چشتیه هستند او از یکی با دیگری خرقه ارادت را گرفتن- این سلسله را یکه بزرگی که به یکه روایتی از ایشیاهی کوچک آمده بود و نامیش ابو اسحاق بود این سلسله چشتیه را ابتدا کرد- به یک دیگر روایتی این بزرگ از علاقه شام تعلق داشت او معروف بنامی ابو اسحاق شامی شد-