سن لویی. [ س َ ] ( اِخ ) شهری مهم در ایالات متحده آمریکای شمالی در ایالت میسوری و در ملتقای رود می سی سی پی و میسوری که 856800 تن سکنه دارد و یکی از مراکز عمده صنعتی آمریکا بشمار میرود. ( فرهنگ فارسی معین ). سن لویی. [ س َ ] ( اِخ ) شهر بندری است در سنگال ( آفریقای غربی فرانسه ) که سابقاًمرکز سنگال بشمار میرفت. دارای 62500 تن سکنه است. شهر مزبور در 1638 م. توسط دیپواتوماس لامبر تأسیس شد. ( فرهنگ فارسی معین ).
معنی کلمه سن لویی در فرهنگ فارسی
شهر و بندریست در سنگال که سابقا مرکزی سنگال بشمار میرفت
معنی کلمه سن لویی در دانشنامه آزاد فارسی
سَنْ لوئی (Saint-Louis) سَنْ لوئی سَنْ لوئی شهری در سنگال، واقع در جزیره ای در مصب رود سنگال، با ۱۴۴,۱۰۰ نفر جمعیت (۲۰۰۱). در ۱۶۵۹ بنا شد. نخستین آبادی فرانسوی نشین در سرزمین اصلی غرب افریقا به شمار می رفت، و تا ۱۹۵۸، یعنی زمان انتقال مقرّ حکومت به داکار، پایتخت سنگال بود. مرکز بازرگانی است و ماهی گیری صنعت مهم آن است.
جملاتی از کاربرد کلمه سن لویی
حسن علویکیا در سال ۱۲۹۱ در تهران به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را به ترتیب در همدان، اصفهان و مدرسه سن لویی تهران گذراند. در سال ۱۳۱۱ وارد دانشکده افسری شده و در سال ۱۳۱۳ با درجه ستوان دومی فارغالتحصیل گردید.
داوود پیرنیا تحصیلات ابتدایی را در خانه فراگرفت. سپس برای ادامه تحصیل و فراگیری زبان فرانسه وارد مدرسه سن لویی تهران شد. بعدها برای ادامه تحصیلات در رشته حقوق به سوئیس رفت.
چنین که خود در مقدمهٔ خاشاک گفتهاست، تخلص وی «سرمست» بوده و بعدها تخلص خود را به «پژمان» مبدل نموده بدون آنکه قبلاً آن را جایی دیده باشد و کسی هم معنای آن را نمیدانست. حتی معلم عربی و فارسی مدرسهٔ سن لویی، «پژمان» را با احتمالی ضعیف مشتق از «پژمرده» گرفت.
پدرش سید محمدحسین ارسنجانی روحانی اهل ارسنجان فارس بود که در جوانی به اتفاق خانواده همراه با نیروهای بختیاری جهت اعاده مشروطیت به تهران مهاجرت کرد. حسن دورهٔ ابتدائی را در دبستان پهلوی، دبیرستان را در دبیرستانهای دارالفنون و سن لویی به پایان رساند.
پنج پل ایل سن لویی را به پاریس و ایل دولاسیته مرتبط میکنند:
پرویز ناتل خانلری تحصیلات ابتدائی را در مدرسه سن لویی، مدرسهٔ آمریکائی تهران و مدرسهٔ ثروت تهران گذراند. درسهای دورهٔ اوّل دبیرستان را بهطور متفرّقه امتحان داد، و هنگام ورود به دارالفنون برای دورهٔ دوّمِ متوسّطه، به تشویق بدیعالزمان فروزانفر، که آن زمان معلّم دارالفنون بود، رشتهٔ ادبی را انتخاب کرد.