خدا دانی

معنی کلمه خدا دانی در لغت نامه دهخدا

خدادانی. [ خ ُ ] ( حامص مرکب ) خداشناسی. ( آنندراج ). باایمانی. درستکاری.

معنی کلمه خدا دانی در فرهنگ فارسی

خدا شناسی با ایمانی

جملاتی از کاربرد کلمه خدا دانی

چون ز خود فانی شوی باقی شوی آن زمان عین خدا دانی شوی
ای خدا دانی که کافر نیستم بلکه در توحید خود فانیستم
در دلت تخم خدا دانی کاشت دولت معرفت ارزانی داشت
تو بدین مرتبت ز نادانی غافل از خویش وز خدا دانی
سَدَّت اندر ره خدا دانی دانش دانش است تا دانی
از سوی دنیا سوی جنت فتاد تاج بر فرق خدا دانی نهاد
خدا شد در خدا دانی یقین دید در اینجا اوّلین و آخرین دید
ز بسکه‌کرد قصور نگاه مژگانی به خود شناسی ما ختم شد خدا دانی
اگر تو عارفی ای دل مکن زین خاندان دوری که معروف جهان گردی در اسرار خدا دانی
این دو تن کردند بر ما ظلم و جور گر خدا دانی،‌ رسی این را به غور