کمپرس کردن

معنی کلمه کمپرس کردن در لغت نامه دهخدا

کمپرس کردن. [ ک ُ رِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) ( دراصطلاح مکانیکی ) وقتی کمپرسور موتور بیش از حد لزوم فعالیت کند، می گویند کمپرس می کند ( و این از عیوب موتور است ) ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کمپرس شود.

معنی کلمه کمپرس کردن در فرهنگ فارسی

( مصدر ) وقتی کمپرسور موتور بیش از حد لزوم فعالیت کند می گویند کمپرس میکند ( و این از عیوب موتور است ) .

جملاتی از کاربرد کلمه کمپرس کردن

سم HCH و سم BHC سم دی اکساکارب و سم بندیو کارب، سم ددت، سم دیازینون سم فن کلروفوس، یودفن فوس لیندین، مالاتیون و پرویوکسور مؤثر هستند. اضافه کردن پیرترین یا پیرتروئیدهای ترکیبی مثل بیورزمترین مفید است چون باعث خارج شدن ساس از پناهگاه‌هایشان می‌شود و تماس آن‌ها را با سطوح سمپاشی شده افزایش می‌یابد. سمپاشی به صورت دستی یا کمپرسی روی دیوارها و کف اتاق‌ها صورت می‌گیرد. رختخواب کودکان و گهواره اطفال نباید سمپاشی شود. در این مورد لباس‌ها و… را بجوشانید.
بیشتر مدل‌های کمپرسی دارای سازه‌ای هیدرولیکی هستند که از آن برای خالی کردن مواد توسط کفهٔ پشتی آن استفاده می‌کنند.
بخش فیلتر واحد مراقبت پنوماتیک وظیفه خشک سازی و فیلتر کردن آلودگی‌های هوای کمپرس شده را دارد. بخش روغن زن وظیفه اضافه کردن روغن به هوای خشک شده را دارد تا انواع قطعات پنوماتیکی از جمله شیر برقی‌ها و سیلندرها را روغن کاری کند. بخش رگلاتور واحد مراقبت نیز وظیفه کنترل فشار هوای ورودی را دارد تا دقیقاً قطعات سیستم پنوماتیک با فشار مورد نظر و قدرت مورد نظر کار کنند.