معنی کلمه رطب چین در لغت نامه دهخدا رطب چین. [ رُ طَ ] ( نف مرکب ) آنکه رطب چیند. که رطب از نخل بازکند. رباینده رطب از نخل : در باغچه گل قصب چین گردن زده زنگی رطب چین.نظامی.رطب چینی که با نخلم ستیزدز من جز خار هیچش برنخیزد.نظامی.رطب چین درآمد زدوشینه خواب دماغی پرآتش دهانی پرآب.نظامی.
جملاتی از کاربرد کلمه رطب چین چین جبین چو موج تبسم تمام شهد پیکان تیر غمزه چو شهد رطب لذیذ از این درخت رطب در به روی خلق مبند که کس به شهر نبینم که خوشه چین تو نیست