تهنیت نامه
معنی کلمه تهنیت نامه در فرهنگ فارسی
جملاتی از کاربرد کلمه تهنیت نامه
پس از گفتارها و اعمال معمول قبل از جنگ، نبرد میان دو لشکر آغاز شد و بهزودی شدت گرفت. طاهر در حین نبرد نیز به تهییج سپاهیان خویش میپرداخت و آنان را در جهت شکست دشمن راهنمایی میکرد. جنگ ادامه داشت تا زمانی که علی بن عیسی در جریان جنگ، بر اثر تیر یا ضربت داوود سیاه از اسب سرنگون و کشته شد و با مرگ او، سپاهیان امین همگی راه فرار در پیش گرفته و متحمل شکست شدند. البته به روایتی علی بن عیسی در همدان از طاهر شکست یافت. عدهٔ زیادی از لشکریان امین تسلیم طاهر شدند و غنایم و ثروت بسیاری از جمله هفتصد کیسهٔ هزار درهمی به چنگ طاهر افتاد. طاهر به شکرانهٔ این پیروزی نماز شُکر به جای آورد و نامهای در اعلام پیروزی خود برای مأمون یا فضل بن سهل ارسال کرد. مردم نیز از شنیدن خبر پیروزی وی سراسر سرور شده و مأمون را تحت عنوان خلیفه تهنیت گفتند.
پس از گفتارها و اعمال معمول قبل از جنگ، نبرد میان دو لشکر آغاز شد و به زودی شدت گرفت. طاهر در اثنای نبرد نیز به تهییج سپاهیان خویش میپرداخت و آنان را در جهت شکست دشمن راهنمایی میکرد. جنگ ادامه داشت تا زمانی که علی بن عیسی در جریان جنگ، بر اثر تیر یا ضربت داوود سیاه از اسب سرنگون گشت و کشته شد و با مرگ او، سپاهیان امین همگی راه فرار در پیش گرفتند. البته به روایتی علی بن عیسی در همدان از طاهر شکست یافت. عدهٔ زیادی از لشکریان امین تسلیم طاهر گشتند و غنایم و ثروت بسیاری از جمله هفتصد کیسه هزار درهمی به چنگ طاهر افتاد. طاهر به شکرانه این پیروزی نماز شکر به جای آورد و نامهای در اعلام پیروزی خود برای مأمون یا فضل بن سهل ارسال کرد. مردم نیز از شنیدن خبر پیروزی وی سراسر سرور شده و مأمون را تحت عنوان خلیفه تهنیت گفتند.
پس از گفتارها و اعمال معمول قبل از جنگ، نبرد میان دو لشکر آغاز شد و به زودی شدت گرفت. طاهر در اثنای نبرد نیز به تهییج سپاهیان خویش میپرداخت و آنان را در جهت شکست دشمن راهنمایی میکرد. روایت است جنگ ادامه داشت تا زمانی که علی بن عیسی در جریان جنگ، بر اثر تیر یا ضربت داوود سیاه از اسب سرنگون گشته و کشته شد و با مرگ او، سپاهیان امین همگی راه فرار در پیش گرفتند. عدهٔ زیادی از لشکریان امین تسلیم طاهر گشتند و غنایم و ثروت بسیاری از جمله هفتصد کیسه هزار درهمی به چنگ طاهر افتاد. طاهر به شکرانه این پیروزی نماز شکر به جای آورد و نامهای در اعلام پیروزی خود برای مأمون یا فضل بن سهل ارسال نمود. مردم نیز از شنیدن خبر پیروزی وی سراسر سرور شده و مأمون را تحت عنوان خلیفه تهنیت گفتند. منقول است که مأمون، هرثمه را به همراه سپاهی برای یاری طاهر گسیل نمود، اما با توجه به تأخیر آنان در پیوستن به طاهر و دریافت گزارشهایی مبنی بر شورش سپاهیان در خراسان علیه مأمون، ممکن است که این لشکر رغبت زیادی برای جنگ را دارا نبودهاست. مأمون پس از این پیروزی در خطبهای خطاب به مردم وعدهٔ اجرای حق و رعایت حال آنان را داد. در سمتی دیگر، امین نیز پس از شنیدن خبر شکست لشکر علی، بسیار مضطرب و پریشان گشت و سپاهی دیگر را برای جلوگیری از پیشروی طاهر مهیا و اعزام نمود.
سلطان محمود غزنوی در حالی چشم از جهان فروبست که امیر مسعود در اصفهان به سر میبرد و امیر محمد در جوزجانان اقامت داشت. مسعود هنگامی که در اصفهان از واقعه مرگ پدرش آگاه شد تصمیم گرفت که هرچه زودتر به سوی غزنین حرکت کند. وی در حوالی شهر ری اردو زد و از بر تخت نشستن امیر محمد آگاه شد. مسعود همچنین نامهای از طرف خلیفه عباسی القادر باالله دریافت کرد که در حقیقت پاسخ خلیفه به نامهای بود که مسعود به وی نوشته و در آن خلیفه را از مرگ محمود آگاه کرده و استحقاق خویش برای جانشینی پدر را گوشزد نموده بود. نامه خلیفه القادر باالله متضمن تسلیت مرگ محمود و تهنیت حکومت مسعود و توصیه به او برای عزیمت سریع به جانب خراسان بود. همچنین پیکهایی از غزنین به نزد مسعود رسید از طرف امیر یوسف (برادر سلطان محمود)، حاجب بزرگ علی، ابوسهل حمدوی این افراد مسعود را ولیعهد واقعی محمود دانسته و این نکته را گوشزد کردند که آنان برای پیشگیری از شورشهای احتمالی، به صورت موقت امیر محمد را بر تخت نشاندهاند. مدتی نگذشت که بزرگان و سپاهیان از نزد امیر محمد پراکنده شدند و به مسعود پیوستند زیرا سلطان محمد را رقیب مسعود نمیدیدند و روند امور بیانگر این واقعیت بود که سرانجام پیروزی از آن مسعود خواهد بود. بدین ترتیب امیر مسعود با اقتداری تمام برای بدست آوردن تاج و تخت آماده میشد.