خاطر گرفته

معنی کلمه خاطر گرفته در لغت نامه دهخدا

خاطرگرفته. [ طِ گ ِ رِ ت َ / ت ِ ] ( ن مف مرکب ) آزرده خاطر. ( آنندراج ).

معنی کلمه خاطر گرفته در فرهنگ فارسی

آزرده خاطر

جملاتی از کاربرد کلمه خاطر گرفته

تاریکی لحد نشود از چراغ کم با خاطر گرفته نیاید به کار صبح
با خاطر گرفته کدورت چه می کند با کوه درد سنگ ملامت چه می کند
همه میل دلش سویش گرفته بجز او جمله در خاطر گرفته
آفاق را تزلزل خاطر گرفته است آرام در بهشت قناعت نمانده است
آفاق را تردد خاطر گرفته است هر قطره زین محیط جدا موج می زند