غله زار

غله زار

معنی کلمه غله زار در لغت نامه دهخدا

غله زار. [ غ َل ْ ل ِ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان گاوگان بخش دهخوارقان ( آذرشهر ) شهرستان تبریزکه در 3هزارگزی باختر دهخوارقان و 3هزارگزی شوسه تبریز - دهخوارقان قرار دارد. جلگه و معتدل است. 143تن سکنه دارد که مذهب تشیع دارند و به زبان ترکی سخن میگویند. آب آن از رود دهخوارقان تأمین میشود. محصول آن غلات ، زردآلو و شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه ارابه رو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

معنی کلمه غله زار در فرهنگ عمید

زمینی که در آن غله بسیار کاشته باشند.

معنی کلمه غله زار در فرهنگ فارسی

( اسم ) ملک یا مزرعه ای که غله فراوان داشته باشد غله خیز .

معنی کلمه غله زار در دانشنامه عمومی

غله زار یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان قاضی جهان بخش حومه از بخش های شهرستان آذرشهر واقع شده است. این روستا ۱۹۸ نفر جمعیت دارد.

جملاتی از کاربرد کلمه غله زار

... درابتدای کار، شرکت محل معینی نداشت. درخیابان لاله زار محل فعلی سینما خورشید در قسمت زیر زمین آن، دو اتاق تاریک و مرطوب تحویل ما گردید که در آنجا مشغول کار شویم. خوب به خاطر دارم که در آن روزگار (اول دی ماه ۱۳۱۴) فقط آقای سرکیاس (عضو هیئت مدیره وقت) و دو نفر خانم ماشین نویس و نگارنده شروع به کار کردیم. در آن زمان برای تأمین سرمایه اولیه شرکت و تبدیل مقداری کاغذ به پول که برای شرکت نهایت ضرورت را داشت کوشش می‌کردیم. صبح اول وقت کیف من از طلبهای تثبیت غله پر می‌شد و برای وصول آن عازم می‌شدم و در مراجعت چکی همراه داشتم. آقای مدیرعامل تشکر و تشویق می‌کردند و خانم‌های همکار چای و شیرینی تعارف می‌کردند و همین تشویق‌ها خستگی هارا به نشاط مبدل می‌کرد و باز بعدازظهر مجدداً برای وصول طلب‌ها می‌رفتم.