عاذر

معنی کلمه عاذر در لغت نامه دهخدا

عاذر. [ ذِ ] ( ع ص ) مرد عذرخواه. ( منتهی الارب ). || ( اِ ) رگ خون استحاضه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). || نشان خستگی و پلیدی. ( منتهی الارب ) ( مهذب الاسماء ).
عاذر. [ ذَ ] ( اِخ ) نام مردی که بی ایمان مرده بود، عیسی ( ع ) بعد از چهل سال او را زنده کرده مسلمان ساخته بود. ( غیاث ). و رجوع به عازر شود.

جملاتی از کاربرد کلمه عاذر

هنر تست ‌کز او قدر و شرف دارد ملک دم عیسی است‌ کزو روح پذیرد عاذر
کریم اگر نبود بهره‌ کی برد دانا مسیح اگر نبود زنده‌کی شود عاذر