معنی کلمات حرف "ن" - صفحه 23
- نیکو خاک
- نیکو خدمتی
- نیکو خلق
- نیکو منظر
- نیکو نام
- نیکو نامی
- نظر باختن
- نظر داشتن
- نعره وار
- نعش کشی
- نعل زدن
- ناصر کبیر
- ناقوس نواز
- ناکرده
- نگارندگی
- نگاریده
- نگاشتنی
- نگال
- نگاه انداختن
- نگاه دارنده
- نگهداشتنی
- نگور
- نگون اختر
- نانیوشنده
- نیکو گفت
- نیکو گمان
- نیکو گهر
- نیکو گوهر
- نیکو گویی
- نیکوئی
- نیکوان
- نیکوبخت
- نیکوبختی
- نیکوخویی
- نکو دیدار
- نکو سرشتی
- نکو فهم
- نکو چشمی
- نکو کردار
- نخل مریم
- نرم گشتن
- نزده
- نشر رومیزی
- نظام کوک خالص
- نعمان بن بشیر
- نمودش
- نمونه بافت
- نمونه برداری تصادفی
- نمونه سازی
- نمک دوست
- نمودار پوربه
- نرگس نیم خواب
- نرگس مسکین
- نرگس مست
- نرولاس
- نرم و نازک
- نرم نهاد
- نرم عنان
- نرم شمشیر
- نرم سم
- نرم سر
- نرم رفتار
- نرم دست
- نرم خوی
- نویری
- نویزک
- نویشته
- نویل
- نویم
- نکرت
- نکمه
- نو گرفت
- نواسا
- نوبان
- نوبت زن
- نوبت زنی
- نوجه ده سادات
- نشت کردن
- نشب
- نشانه گاه
- ناسو
- ناشسته روی
- نامسموع
- نستوهی
- نشان کرده
- نشانه زدن
- نابال
- نماز شکر
- نقاق
- نقایت
- نقب زن
- نقبه
- نقد کن
- نقدا نقد
- نم خورده
- نم شب
- نمارستاق
- نماز خواندن