نیکو نامی

معنی کلمه نیکو نامی در لغت نامه دهخدا

نیکونامی. ( حامص مرکب ) نیک نامی. خوش نامی. شهرت خوب : از شجره شادمانی جز ثمره نیکونامی نچیند. ( التوسل از فرهنگ فارسی معین ).

معنی کلمه نیکو نامی در فرهنگ فارسی

نیک نامی : (( از شجر. شادمانی جز ثمر. نیکو نامی بچیند . ) )

جملاتی از کاربرد کلمه نیکو نامی

مرا فرهنگ و نیکو نامی آموز مرا پاینده باش از بد شب و روز
الَّذِی یُؤْتِی مالَهُ آن که مال خویش می‌دهد یَتَزَکَّی (۱۸) بآن پاکی و هنری و نیکو نامی میجوید
در شهر مرامیان چشم می‌خوانند نیکو نامی ز عشق حاصل کردیم