نوبتی گاه. [ ن َ/ نُو ب َ ] ( اِ مرکب ) نوبت گاه. نوبت گه : سوی نوبتی گاه خود بازگشت بلند اخترش باز دمساز گشت.نظامی.چه آگاهی که شبگردان این راه کجا دارند هر شب نوبتی گاه.نظامی ( از آنندراج ).|| سرزمینی که در آن نوبتی خیمه به پا کرده باشند. ( آنندراج ). || اگر نوبتی عبارت از بانوئی بود که نوبت خدمت او بوده باشد، در این صورت نوبتی گاه به معنی خیمه بودن ِ آن بانو خواهد بود( ؟ ). ( آنندراج ). خیمه ای که در آن زن می آید و از شوهر خود پذیرائی می کند. ( ناظم الاطباء ).
معنی کلمه نوبتی گاه در فرهنگ فارسی
نوبت گاه ٠ نوبت گه ٠
جملاتی از کاربرد کلمه نوبتی گاه
آن گاه گوییم که معلوم است که مر این طبایع را این جوهر پذیرفته است که جسم است، و روا نباشد که چیزی که او مر معنی ها را پذیرفته (باشد) ازلی باشد، از بهر آنکه (این) صفات اندر این جوهر بدانچه از جایی به جایی همی گردد – چنانکه چیز گرم سرد همی شود و چیز خشک تر همی شود – گواهی همی دهد که این جوهر پذیرنده این صفات نبوده است و سپس از آن به حدث مر این صفات (را) پذیرنده شده است، و هر کسی داند که پذیرفتن چیز مر چیزی را جز سپس از ناپذیرندگی او نباشد مر آن را. و پدید آمدن بعض های این جوهر با این معنی ها و بدین صفت ها و صورت ها که یاد کردیم، امروز باز برخاستن این معنی ها و صورت ها از (آن همی گواهی دهد که هنگامی بود کز این معنی ها و صورت ها چیزی بر این جواهر پذیرنده پدید نیامده بود و باز پدید آمد، از بهر آنکه آنچه امروز همی پدید آید از بعض های این جوهر با این صفت ها و صورت ها، پیش از این بوده است و این پدید آمدن باز پسین است مر این پدید آمدن ها را که پیش از این بوده است. و آنچه مر عدد گشتن حال های او را باز پسین) باشد، مر آن گشتن ها (را) نوبتی بیشتر باشد، از بهر آنکه اگر مر نوبت های حال گشتن او را اولی نباشد (بی نهایت باشد و آنچه به آخر رسد) مر او را نهایت باشد و امروز حوادث به آخر رسد. پس پیدا آوردیم که مر عدد پذیرفتن این جوهر که جسم است (مر این معنی ها) و صورت ها را نهایت است و آن نهایت این حوادث و معانی است که امروز بر اوست. و آنچه او مر حوادثی (را) که بر او پدید (آمده باشد) به عددی متناهی پذیرفته باشد، ازلی نباشد. پس جسم و طبایع ازلی نیست.
چون برکههای دشت عرب دان تو حال خلق گاهی ز آب پر شود و نوبتی تهی
تقریباً تمام مردم این روستا به کار کشاورزی و باغبانی مشغول بوده و تعدادی اندک هم در کنار کشاورزی به دامپروری و گاهی زنبورداری مشغول هستند. محصول اصلی این روستا سیب زمینی، جو و گندم میباشد. همچنین سیب و گوجه درختی به مقدار فراوان در باغهای این روستا یافت میشود. آب مورد نیاز برای آبیاری زمینهای کشاورزی از طریق سدی خاکی که سال هاست به صورت نیمه کاره استفاده میشود، تأمین میگردد. بارها وعده تکمیل این سد توسط مسئولان کشوری (به ویژه در نزدیکی انتخابات) به اهالی این روستا داده شده اما در عمل هیچ اقدامی برای تکمیل این سد انجام نشدهاست! تکمیل این سد کمک شایانی به رونق کشاورزی در این روستا و حتی روستاهای همجوار خواهد کرد. به دلیل کمبود آب همواره آبیاری زمینهای کشاورزی توسط اهالی به صورت نوبتی انجام میشود و حتی در ساعات نیمه شب کار آبیاری زمینها به همین منوال صورت میپذیرد.