نیروی کار در دوره محمدرضاشاه

معنی کلمه نیروی کار در دوره محمدرضاشاه در دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جایگاه ایران در تقسیم کار جهانی و وضعیت طبقه کارگر دستخوش تعییرات و دگرگونی های عمیقی شد و به تدریج در دوران محمدرضا پهلوی صنایع سنتی به صنایع ماشینی تبدیل شده و هم گام با این تحول طبقه کارگر نیز انسجام و پویایی بیشتری یافت. اما اگر چه رشد این طبقه هم پای تحولات صنعتی ایران ادامه یافت؛ اما تغییرات و تحولات عمده و مناسبی در وضعیت معیشتیی و رفاه آنان پدید نیامد.
در آغاز سلطنت محمدرضا پهلوی و وضعیت اجتماعی و اقتصادی این طبقه نیز دچار تحولات و دگرگونی های عمده ای شد. تحولاتی که در سایر نقاط جهان از نقطه نظر اقتصادی به وجود آمده بود، بر شرایط اقتصادی و سیاسی ایران تاثیر گذاشت و جایگاه ایران در تقسیم کار جهانی وضعیت طبقه کارگر را نیز دستخوش تعییرات و دگرگونی های عمیق کرد و به تدریج در دوران محمدرضا پهلوی صنایع سنتی به صنایع ماشینی تبدیل شده و هم گام با این تحول طبقه کارگر نیز انسجام و پویایی بیشتری یافت.
وضعیت کارگران در دوره محمدرضا شاه
اما اگر چه رشد این طبقه هم پای تحولات صنعتی ایران ادامه یافت؛ اما تغییرات و تحولات عمده و مناسبی در وضعیت معیشتیی و رفاه آنان پدید نیامد. البته در حد فاصل سال های ۱۳۴۰ تا۱۳۵۰ تغییرات و بهبود نسبی در وضعیت بیمه و بهداشت و سطح زندگی کارگران در مقایسه با دوران های قبل به وجود آمد. منتهی این تغییرات در شرایط جدید به هیچ وجه متناسب با شرایط و استانداردهای بین اللمللی نبود. با تحولات عمده سرمایه و انباشت آن در حد فاصل سال های ۱۳۴۲ تا ۵۶ تلاش سرمایه داران در جهت افزایش هر چه بیشتر سود ناشی از سرمایه گذاری، آنان را به سوی کاهش هزینه ها و از آن جمله کاهش میزان دستمزد کارگران کشاند. در فاصله سال های ۵۳ تا ۵۶ که بیشترین افزایش در سطح دستمزدها به ویژه در بخش صنایع بزرگ صورت گرفت سرانه مزد و حقوق پرداختی به کارکنان کارگاه های بزرگ صنعتی به قیمت ثابت بیشتر از ۵۴.۳ درصد افزایش پیدا نکرد. در حد فاصل سال های ۱۳۵۱ تا ۵۶ میزان اشتغال در صنایع تا رقم ۶۸۰۰۰۰ نفر بالا رفت که از این میان ۵۸۰۰۰۰ نفر به وسیله موسسات صنعتی استخدام شدند و ۱۰۰۰۰ نفر بقیه صاحب کارخانه خود بودند. قلمرو فعالیت های ساختمانی بهترین نمونه اشتغال مزد بگیران بود و طبقه کارگز در این بخش در مقایشه با بخش صنایع چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سیاسی از ثبات کمتری برخوردار بود.
مراکز عمده کارگری
مراکز کارگری ایران در واقع همان مناطقی بود که از سابق در آنها صنایع دستی و کانون های فعالیت های تجاری شکل گرفت. ایلات و عشایر و روستاییان و دهقانان یکی از بهترین منابع تامین طبقه کارگر ایران در دوره پهلوی دوم بودند؛ اما منابع دیگری نیز به تامین و تقویت این طبقه کمک می کردند که بهترین آنان پیشه وران بودند. هجوم پیشه وران به مراکز صنعتی در حقیقت به علت ورود کالاهای خارجی در بازار ایران بود که این امر به نوعی حرفه بومی ایران را نیز تحت تاثیر قرار می داد. بدین ترتیب صنایع بومی مانند تولید پارچه های پنبه ای، ابریشمی و پشمی گرفتار رقابت با کالاهای خارجی می شدند؛ بنابراین شاخه های مختلف این صنایع که تاب مقاومت در مقابل هجوم کالاهای خارجی را نداشتند، از گردونه رقابت حذف و بدین ترتیب چندین هزار کارگز به بخش صنایع روی آوردند. توده های فقیر شهری منبع دیگر تامین طبقه کارگر صنعتی بودند که در حقیقت قشر عظیمی از ثروتمندان را تشکیل می دادند. عمده ترین مناطق صنعتی و کارگری عبارت بودند از تهران، اصفهان، تبریز و خوزستان اما با ایجاد و توسعه صنایع مدرن تر در دوران پهلوی طبعا مناطق جدیدی نیز به این ها افزوده شد. بررسی ارقام سازمان آمار ایران نشان می دهد که استان مرکزی عمده ترین کانون نیروی کار صنعتی بوده است. در سال ۱۳۵۰ در این استان ۲۲درصد جمعیت شاغل کشور به کار اشتغال داشته اند و از این تعداد ۲۴ درصد آنها در صنایع کارخانه ای آذربایجان شرقی ۹.۵ درصد، اصفهان ۶۰۶ درصد، مازندران ۶درصد، فارس ۵.۸ درصد و خوزستان ۵.۳ این پراکندگی جمعیت کارگری نشان دهنده رشد مناطق صنعتی در ایران می باشد.
فعالیت اتحادیه های کارگری
...

جملاتی از کاربرد کلمه نیروی کار در دوره محمدرضاشاه

جوامع پساصنعتی جوامعی هستند که بیش از این که متأثر از فرایند تولید کالا باشند تحت سلطه و سیطره اطلاعات، خدمات و فناوری بالا هستند. اکنون جوامع پیشرفته صنعتی بیشتر شاهد تغییر در بخش خدمات هستند تا تولید. به عنوان مثال در ایالات متحده بیش از نیمی از نیروی کار در بخش صنایع خدماتی به کار گرفته می‌شوند که زمینه‌هایی مانند خدمات دولتی، پژوهش، آموزش، بهداشت، فروش، قانون و بانکداری از شاخص‌ترین آنهاست.
بار دیگر، در طول [جنگ جهانی دوم]، ۲۳۰۰ نیروی کار در نیروهای مسلح قرار گرفتند.
«گروه ثانویه» یک گروه نسبتاً بزرگتر است که از روابط غیرشخصی و هدف گرا تشکیل شده است که اغلب موقتی هستند. این گروه ها اغلب بر اساس دستیابی به یک هدف مشترک خارج از خود رابطه هستند و سرمایه گذاری احساسی بسیار کمتری را شامل می شوند. از آنجایی که گروه‌های ثانویه برای انجام وظایف ایجاد می‌شوند، نقش‌های فردی قابل تعویض‌تر هستند، بنابراین اعضا می‌توانند ترک کنند و برون گروهی می‌توانند با سهولت نسبی بپیوندند. چنین گروه هایی را می توان گروه هایی دانست که در آن افراد کالاهای صریح را مبادله می کنند (مانند نیروی کار در ازای دستمزد، خدمات در ازای پرداخت و غیره). به عنوان مثال می‌توان به گروه‌های مطالعه، تیم‌های ورزشی، همکلاسی‌ها، وکیل-موکل، پزشک-بیمار، همکاران و غیره اشاره کرد.
زنان عربستانی در بسیاری از جنبه‌های زندگی‌شان، مانند سیستم قضایی، با تبعیض مواجه هستند و تحت سیستم قیمومیت مرد، عملاً به‌عنوان خردسال قانونی رفتار می‌شود. اگرچه آنها ۷۰ درصد از کسانی که در دانشگاه‌ها ثبت نام کرده‌اند را تشکیل می‌دهند، به دلایل اجتماعی، ۵ درصد از نیروی کار در عربستان سعودی را زنان تشکیل می‌دهند، که کمترین نسبت در جهان است. رفتار با زنان به عنوان «تفکیک جنسیتی»، «آپارتاید جنسیتی»، و برخی از زنان «زندانی» اقوام مرد خود خوانده شده‌است. اجرای قطعنامه دولت در حمایت از فرصت‌های شغلی گسترده برای زنان با مقاومت در داخل وزارت کار، از سوی پلیس مذهبی و از سوی شهروندان مرد مواجه شد.
چالش‌های کشور ۹۶ میلیون نفری ویتنام اگر چه پیشرفت‌های مهمی را در سال‌های اخیر تجربه کرده‌است ولی همچنان اقتصاد این کشور راه سختی را برای رشدهای اقتصادی بالا پیش روی خود دارد. در این کشور ۹۶ میلیون نفری کمتر از ۲۵ درصد از نیروی کار در ویتنام قرارداد شغلی دارند و هنوز حدود ۴۰ درصد از نیروی کار در بخش کشاورزی فعالیت می‌کنند.
اما دلیل اضافه شدن این بخش به نظریه سه بخشی اقتصاد به شکل‌گیری تدریجی آن در اقتصادهای توسعه‌یافته برمی‌گردد. در یک اقتصاد مدرن، تولید، تحلیل و نشر اطلاعات به قدری اهمیت بالایی پیدا می‌کند که لازم است آن را تحت عنوان یک قسمت مجزا مورد بررسی و مطالعه قرار داد. در کشورهای توسعه‌یافته، مشاهدات نشان می‌دهند بخش اول و دوم، قسمت کوچکی از اقتصاد را تشکیل می‌دهند؛ در حالی‌که در کشوری مثل بریتانیا ۷۶٪ نیروی کار در بخش های سوم و چهارم اقتصاد مشغول فعالیت هستند.
برخی از کارفرمایان با گرفتن سفید امضا از کارگران این امکان را به خود می‌دهند که علاوه بر بیمه نکردن آن‌ها هر زمان که خواستند آنان را اخراج کنند. با توجه به فراوانی نیروی کار و هم‌خوانی نداشتن بین عرضه و تقاضای نیروی کار در کشور ایران بسیاری از مردم به دلیل تأمین حداقل نیازهای معیشتی خود و پیدا کردن شغل به دریافت حداقل حقوق بدون بیمه و مزایا نیز از کارفرمایان راضی هستند؛ و کارفرمایان هم با پرداخت حداقل هزینه و حقوق به کارگران و عدم استفاده از ماشین ابزارها می‌توانند تعداد افراد بیکار بیشتری را مشغول به کار نمایند. برخی از اظهار نظرات توسط کانون هماهنگی شورای اسلامی کار و جوامع کارگری و نمایندگان مجلس ایران حاکی از این است که باید قوانین محکم و نظارت‌های شدید و جامعی در خصوص وضعیت کارگران، بیمه و مزایای آنان صورت گیرد و با کارفرمایان برخورد جدی شود تا نتوانند در زمینه حق بیمه یا کاهش حقوق کارگر یا زمان پایان قرارداد یا اخراج از کار هیچ گونه توافقی با کارگر بنمایند و چنین خلاف‌هایی را مرتکب نشوند.
۴۷٪ از نیروی کار در کشور مالزی را زنان در اختیار دارند.
بر این اساس مثلاً کشور الف وفور نسبی سرمایه نسبت به کشور ب داردو این یعنی که نسبت سرمایه به نیروی کار در کشور الف بیشتر از نسبت سرمایه به نیروی کار کشور ب است.
با این وجود، نسبت زنان در نیروی کار در سال‌های اخیر افزایش یافته‌است: طبق گزارش بانک جهانی، در سال ۱۹۹۰ زنان ۳۶٫۳ درصد از نیروی کار را تشکیل می‌دادند، در حالی که تا سال ۲۰۱۶ آنها ۴۲٫۱ درصد را تشکیل می‌دادند.