ناامید گشتن

معنی کلمه ناامید گشتن در لغت نامه دهخدا

ناامید گشتن. [ اُ گ َ ت َ ] ( مص مرکب ) ناامید شدن :
چو گشتم ز گفتار او ناامید
شدم لاجرم تیره روز سپید.فردوسی.که گر او نشستی به خون دست خویش
نگه داشتی دین و آئین و کیش
نکردی به خون سرخ ریش سپید
نگشتی ز بوم و ز بر ناامید.فردوسی.

جملاتی از کاربرد کلمه ناامید گشتن

غرقهٔ این بحر گشتن ناامید وانگهی امید گوهر داشتن