ناصر نجفی

معنی کلمه ناصر نجفی در لغت نامه دهخدا

ناصر نجفی. [ ص ِ رِ ن َج َ ] ( اِخ ) ( شیخ... ) از شاعران قرن دوازدهم و معاصران لطفعلی بیک آذر است ، در نجف متولد شد و در اصفهان نشأت یافت و به روایت مؤلف تذکره روز روشن به عهدسلطنت نادرشاه وی از نجف به اصفهان آمد. او راست :
همی گریم به بزم او چو شمع و او همی خندد
چه سازم ؟ چون کنم ؟ تا من نگریم او نمی خندد.
( از قاموس الاعلام ج 6 ) ( روز روشن ص 673 ).
ناصر نجفی. [ ص ِ رِ ن َ ج َ ] ( اِخ ) ابن حسین نجفی. او راست «الجداول النورانیه » در استخراج آیات قرآنی. رجوع به اعیان الشیعه ج 49 ص 113 شود.

معنی کلمه ناصر نجفی در فرهنگ فارسی

ابن حسین نجفی او راست ( الجدول النورانیه ) در استخراج آیات قر آنی .

معنی کلمه ناصر نجفی در دانشنامه آزاد فارسی

ناصر نجفی (قرن ۱۲ق)
شاعر ایرانی. اصلاً از اعراب نجف بود. در جوانی پس از درگذشت پدرش به اصفهان کوچید. قواعد شعری را از آذر بیگدلی آموخت. به گفتۀ آذر، وی با وجود سن کم، اشعاری دل انگیز می سرود.
-->

جملاتی از کاربرد کلمه ناصر نجفی

میکائیل شهرستانی در سال ۱۳۶۴ از مدرسه عالی بازیگری صدا و سیما فارغ‌التحصیل شد و نخستین حضور رسمی‌اش روی صحنه تئاتر در سال ۱۳۶۱ در تئاتر «سرود سرخ برادری» به کارگردانی ناصر نجفی و در سالن قشقایی تئاتر شهر بود. وی از آن زمان در سمت بازیگر، کارگردان، طراح صحنه در تئاتر، تلویزیون، رادیو و سینما به فعالیتش ادامه داد. او یکی از ماندگارترین نقش‌هایش را در نمایش «سحوری» به نمایش گذاشت. در دهه ۷۰ خورشیدی زوج هنری شهرستانی و مصطفی عبداللهی در نمایش های گروه هنر به کارگردانی دکتر قطب الدین صادقی در تئاتر ایران بسیار مطرح و زبانزد شده بود. وی در کنار کارگردانی و بازیگری به آموزش تخصصی بازیگری به علاقه‌مندان مشغول است و در پایان هر ترم آموزشی یکی از نمایشنامه‌های مطرح را با ترکیب حضور فارغ التحصیلان آکادمی و عوامل حرفه ای به روی صحنه می‌برد.