معنی کلمه نکمه در لغت نامه دهخدا ( نکمة ) نکمة. [ ن َ م َ ] ( ع اِ ) رنج. مصیبت دشوار سخت. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). نکبة. مصیبت فادحة. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). لغتی است در نکبة. ( از متن اللغة ).