نرگس مست

معنی کلمه نرگس مست در لغت نامه دهخدا

نرگس مست. [ ن َ گ ِ س ِ م َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از چشم معشوق. چشم خمارآلود :
ز رشک نرگس مستش خروشان
به بازار ارم ریحان فروشان.نظامی.گفتم ای جان شدم از نرگس مست تو خراب
گفت در شهر کسی نیست ز دستم هشیار.عطار.غلام نرگس مست تو تاجدارانند
خراب باده لعل تو هوشیارانند.حافظ.

معنی کلمه نرگس مست در فرهنگ فارسی

کنایه از چشم معشوق است چشم خمار آلود .

جملاتی از کاربرد کلمه نرگس مست

بر کف بنهاده لاله جامی کای نرگس مست بر چه کاری
آن سنبل پست پر ز تابش نگرید وان نرگس مست نیم خوابش نگرید
دلم بربود دوش آن نرگس مست اگر دستم نگیری رفتم از دست
سروقد تو تا گهی سوی چمن قدم نهد نرگس مست عمرها دیده به راه کرده است
گل رعنا به یاد نرگس مست جام زرین به دست بر دارد
دل بندهٔ بند سنبل پست تو باد! جان شیفتهٔ دو نرگس مست تو باد!
گلی از وصل تو چینم مگر آندم که تو را نرگس مست صبوحی زده در خواب شود
همیشه نرگس مست تو را بیمار می‌بینم ولی در عین بیماریش مردم‌دار می‌بینم
نهادم از سر مستی عنان تقوی را ز دست نرگس مست به دست باده فروش
هستی اثری ز نرگس مست تو بود آب رخ نیستی هم از هست تو بود