معنی کلمه نیریزی قطب الدین محمد در دانشنامه آزاد فارسی
عارف و شاعر ایرانی. سی و دومین قطب طریقت ذهبیه. وی پس از کسب علوم ابتدایی در زادگاهش، جهت کسب علوم به شیراز و اصفهان مسافرت کرد. استادانش شاه احمد دارابی، محمودعلی سکاکی، محمدصادق اردستانی، آقا خلیل، میر ابراهیم قزوینی، میر محمدتقی خراسانی و سید هاشم بودند. افزون بر این، در طریقت باطنی و ذکر خفی از پیر و مقتدای خویش، شیخ علی نقی اصطهباناتی، بهره گرفت. وی به خاطر حال باطنی خود و اوضاع سیاسی عصر (چنان که در طب الممالک انقراض صفویه را پیش بینی کرده بود)، ظهور افغان ها و ایجاد دولت افشاری، مسافرت هایی به نجف، احساء، کاشان، قزوین و دیگر شهرها کرد و در طی اقامتش در نجف، شاگردانی از جمله سید مهدی بحرالعلوم نجفی، شیخ احمد احسایی، شیخ جعفر نجفی مشهور به کاشف الغطاء، ملا محراب گیلانی، آقا محمد بیدآبادی، میرزا محمد اخباری و شیخ محمدتقی قاینی را تربیت کرد. قطب الدین در مشرب عرفانی خویش اگرچه وامدار برخی از اندیشه های ابن عربی است، ولی روش و آرای او حاکی از شیوۀ اعتقادی طریقت کبرویه و عرفان خراسانی است؛ خود نیز مبدع روشی است که در زبان پاره ای از شاگردانش به «حکمت معصومیه» اشتهار یافته، او در این روش با بهره گرفتن از احادیث شیعی به مَصاف فلسفه رفته، تا بدان جا که در قصیدۀ عشقیه خویش به دفاع از مولانا، به سختی بر میرداماد تاخته و در نفی عقل استدلالی اشعاری انشاد کرده است. وی در مجموع با ذوقی کاملاً عرفانی عمدۀ آثار خود را در زبان شعر بیان کرده است. از آثار منظومش: کنز الحکمة؛ شمس الحکمة، مشهور به فصل الخطاب؛ قصیدۀ ابداعیه. از آثار منثورش: روحیه؛ طب الممالک.