نیروی پیاده شونده

معنی کلمه نیروی پیاده شونده در فرهنگستان زبان و ادب

{landing force, LF} [علوم نظامی] سازمان رزمی زمینی یا دریایی برای اجرای عملیات آب خاکی

جملاتی از کاربرد کلمه نیروی پیاده شونده

در پایان جنگ، ارتش عراق تا نیمه‌های شهریور ۱۳۶۷ به پاک‌سازی نیروهای مقاومت کُرد با استفاده از ۶۰٬۰۰۰ نیروی پیاده، بالگرد و سلاح‌های شیمیایی در شمال عراق ادامه داد. بسیاری از کردهای عراقی ساکن این مناطق به ایران مهاجرت کردند. در این عملیات در مجموع ۵۰٬۰۰۰ کرد نظامی و غیرنظامی کشته شدند.
شب ۱۵ اکتبر، ۷۵۰ نیروی چترباز سرهنگ مت با قایق‌های لاستیکی از کانال گذشته و سپس تانک‌های سوار شده روی کرجی‌های موتوری و نیروی پیاده‌نظام بیشتری به آن‌ها می‌پیوست. آن‌ها در ابتدای حملهٔ خود با مقاومتی روبه‌رو نشدند و در گروه‌های متعدد تقسیم شده و به کاروان‌های تدارکاتی، سایت‌های موشکی زمین‌به‌هوا، مراکز لجستیکی و هرچیزی که ارزش نظامی داشت حمله‌ور شدند. اولویت این حملات به پایگاه‌های موشک‌های زمین‌به‌هوا بود و همین شکاف مهمی را در دیوارهٔ آتش پدافندی مصر ایجاد کرده و به نیروی هوایی اسرائیل اجازه داد تا با توان مضاعفی به اهداف زمینی دشمن حمله کنند.
استفاده منظم از سلاح گرم و توپخانه توسط ارتش عثمانی با سرعتی بیش از همتایان اروپایی خود پیش رفت. نیروهای ینی‌چری در ابتدا با استفاده از تیر و کمان صرفاً یک نیروی پیاده‌نظام بودند. در زمان سلطان محمد فاتح، آنها به سلاح گرم مجهز شدند و «شاید اولین نیروی پیاده‌نظام مجهز به سلاح گرم در جهان» بودند؛ بنابراین ینی‌چری‌ها اولین ارتش دائمی مدرن محسوب می‌شوند. ترکیبی از به‌کارگیری توپخانه و قدرت شلیک آنها همانند نبرد وارنا در سال ۱۴۴۴ در برابر نیرویی از صلیبیون و نبرد اوتلوق‌بئلی در سال ۱۴۷۳ در برابر آق‌قویونلوها تعیین‌کننده بود.
هنگ ۷۵ رنجر (تکاور) یک نیروی پیاده نظام سبک عملیات ویژه است.مقر فرماندهی این نیرو در فورت بنینگ,جورجیا واقع شده و شامل یک گردان نیروهای ویژه(مهندسی,پلیس نظامی,نیروهای امدادی,اطلاعات نظامی و...) و سه گردان پیاده نظام عملیات‌های ویژه است که برای انجام انواع عملیات‌های ویژه,آموزش‌های مخصوص دیده‌اند.
ما می‌توانیم حدس بزنیم احتمالاً دشمن اتکای خود را در حمله امسال بیشتر بر لشکرهای زرهی و نیروی هوایی خود خواهد گذاشت درحالی‌که نیروی پیاده آن‌ها آمادگی خیلی کمتری نسبت به سال پیش دارند. با توجه به این مخاطره ما باید توانایی مقابله با تانک‌ها را در جبهه مرکزی و جبهه ورونژ تقویت کنیم و این کار باید هر چه زودتر صورت بگیرد.
نیروهای مربوط و شرکت کننده در این نبرد از ارتش سلطنتی و ارتش بارون‌ها به ترتیب بین ۱۰ هزار و ۵ هزار نیروی سنگین اسلحه برآورد شده است، مونتفورد به سرعت متوجهٔ این اختلاف فاحش گردید به همین جهت دست به تاکتیک تمرکز نیروها و هجوم به قلب خطوط دشمن زد، به امید اینکه بتواند شکاف و رخنه‌ای را در صفوف آنها ایجاد کند، اگر چه این تاکتیک در ابتدا موفقیت‌آمیز نشان می‌داد اما نیروهای بارونی به دلیل از دست دادن این ابتکار مدتی پس از شروع آن سست شدند چرا که حرکات غیرقابل اعتماد نیروی پیاده‌نظام ولزی لیولن آپ‌گروفد که مواضع اولیه خود را ترک کرده بودند باعث تردید آنها شد و ابتکار عمل را از دست دادند، جناحین ارتش سلطنتی، مونتفورد را در محاصره قرار داد، در زمینی نامطلوب از لحاظ اجرای تاکتیک نظامی، نبرد به سرعت تبدیل به یک قتل‌عام گردید.
اهمیّت این مواد اولیه و کسانی که برای ساخت ابزار با آن‌ها به کمک صلیبیون می‌آمدند به اندازه‌ای بود که برای این‌که به سلامت از محل بارانداز در کرانهٔ سن سیمئون به انطاکیه برسند دو نفر از سرشناس‌ترین شهریاران صلیبی، یعنی بوهموند تارانتو و رمون تولوز به همراه شصت شوالبه و پانصد نیروی پیاده برای این عملیات انتخاب شدند. مسیر رفت به سن سیمئون در مجموع کم‌خطر بود اما در برگشت نیروهای صلیبی که حالا در حال حمل مواد اولیهٔ سنگین اما بسیار ارزشمند برای فتح انطاکیه بودند مجبور بودند با سرعتی پایین راه برگشت به اردوگاهشان را بپیمایند.
حدود شش هزار نیروی سواره و ۳۰ هزار نیروی پیاده با ناوگانی عظیم متشکل از ۳۰۰ کشتی کوچک و بزرگ وارد خاک تونس شدند.